1
00:00:58,207 --> 00:00:58,411
رؤیاها پیامی هستند از اعماق.
2
00:01:00,369 --> 00:01:03,110
وقتی خورشید پایینه، سیارهی من، آراکیس
خیلی زیبا میشه.
3
00:01:04,876 --> 00:01:07,140
بر فراز شنها...
4
00:01:07,282 --> 00:01:09,754
...میتونید «ادویه» رو
ببینید که در هوا چرخ میزنه.
5
00:01:21,138 --> 00:01:24,502
ولی وقتی شب میشه، دروگرهای
ادویه از آسمون فرود میآن.
6
00:01:26,041 --> 00:01:30,580
خارجیها با تمام سرعت مشغول
کار میشن تا به گرمای روز نخورن.
7
00:01:39,332 --> 00:01:43,141
اونا سرزمین ما رو
جلوی چشممون تاراج میکنن.
8
00:01:43,303 --> 00:01:46,883
تنها چیزی که در زندگیم دیدهام
بیرحمیشون نسبت به مردمانم بوده.
9
00:01:51,911 --> 00:01:56,350
این خارجیها، هارکوننها، مدتها
پیش از به دنیا اومدن من به اینجا اومدن.
10
00:01:56,516 --> 00:01:58,430
و با در دست گرفتن تولیدِ
ادویه ثروت کلانی به جیب زدن.
11
00:01:58,518 --> 00:02:01,286
حتی از خود امپراتور
هم ثروتمندتر شدن.
12
00:02:44,831 --> 00:02:48,231
جنگجوهای ما نتونستن آراکیس
رو از چنگ هارکوننها نجات بدن.
13
00:02:48,401 --> 00:02:52,513
اما یه روز، به فرمان امپراتور،
بساطشونو جمع کردن و رفتن.
14
00:02:59,679 --> 00:03:05,532
چی شد که امپراتور چنین تصمیمی گرفت؟
و کدوم قوم ستمگر قراره جایگزین اینها بشه؟
15
00:03:40,899 --> 00:03:43,365
سال 10191
16
00:03:45,497 --> 00:03:51,685
کالادان
موطن خاندان آتریدیز
17
00:03:57,370 --> 00:04:00,259
خوب شد که زود بیدار شدی.
18
00:04:00,473 --> 00:04:03,396
پدرت میخواد قبل از رسیدن قاصد
امپراتور لباس رسمی پوشیده باشی.
19
00:04:04,277 --> 00:04:08,274
لباس رسمی؟ یعنی نظامی؟
20
00:04:08,448 --> 00:04:10,902
تشریفاتی.
21
00:04:11,084 --> 00:04:14,822
وقتی همهی تصمیما رو از قبل گرفتهان،
چرا باید خودمونو این طور به زحمت بندازیم؟
22
00:04:14,988 --> 00:04:16,212
گفتم که: تشریفات.
23
00:04:18,958 --> 00:04:20,369
ممنون.
24
00:04:21,461 --> 00:04:24,087
اگه میخوایش،
مجبورم کن بهت بدمش.
25
00:04:25,231 --> 00:04:26,219
از «صدای متحکم» استفاده کن.
26
00:04:26,232 --> 00:04:28,304
مامان، من تازه بیدار شدهام.
27
00:04:36,276 --> 00:04:37,371
آب رو بده به من.
28
00:04:38,411 --> 00:04:41,550
لیوان که صداتو نمیشنوه!
به من دستور بده.
29
00:05:07,874 --> 00:05:09,375
آب رو بده به من.
30
00:05:22,622 --> 00:05:25,011
- تقریباً تونستی.
- تقریباً؟
31
00:05:25,158 --> 00:05:27,548
یاد گرفتن ترفندهای «بنهجسریت»
سالها طول میکشه، پل.
32
00:05:27,660 --> 00:05:31,564
انگار خستهای. باز هم
از اون خوابها دیدی؟
33
00:05:38,338 --> 00:05:39,643
نه.
34
00:05:42,175 --> 00:05:45,680
دمای بسیار بالا و پدیدههای
جوی غیر قابل پیشبینی...
35
00:05:45,845 --> 00:05:49,511
...زندگی در خارج از شهرهای
آراکیس را بسیار نامساعد میکند.
36
00:05:49,682 --> 00:05:53,192
طوفانهای شن این سیاره به قدری قوی هستند
که میتوانند حتی فلز را هم از هم بدرند.
37
00:05:53,353 --> 00:05:58,925
تنها کسانی که آن طور که باید و شاید به این شرایط خو
گرفتهاند، قبایل بومی سیاره، یعنی «حرهمردان» هستند.
38
00:05:59,826 --> 00:06:04,189
حرهمردان دورافتادهترین نواحی
آراکیس را برای زندگی برگزیدهاند...
39
00:06:04,364 --> 00:06:07,867
...و اعماق بیابان را با
ماسهکرمهای غولآسا شریک شدهاند...
40
00:06:08,034 --> 00:06:11,353
...موجودی که نزد آنها به
«شیءخُلُد» معروف است.
41
00:06:11,537 --> 00:06:16,784
قرار گرفتن در معرض ادویه به مدت زیاد، دلیل علامت
مشخصهی معروف این قبایل، یعنی چشمان آبیشان است...
42
00:06:16,943 --> 00:06:21,700
...چشمانِ عِباد.
43
00:06:22,081 --> 00:06:25,964
به جز اینها اطلاعات چندانی
از حرهمردان در دست نیست.
44
00:06:26,219 --> 00:06:29,126
جز این که اقوامی خطرناک
و غیر قابل اعتماد هستند.
45
00:06:30,957 --> 00:06:35,930
حملات حرهمردان عملیات برداشت ادویه
را به کاری بسیار خطرناک بدل کرده است.
46
00:06:36,129 --> 00:06:40,521
برای حرهمردان، ادویه
مادهی توهمزای مقدسی است...
47
00:06:40,733 --> 00:06:43,771
...که حافظ حیات است و
فواید طبی چشمگیری دارد.
48
00:06:44,737 --> 00:06:48,839
اما از نگاه امپراتوری، ادویه ابزار
سکانداران اتحادیه فضاپیمایی است...
49
00:06:48,975 --> 00:06:51,898
...برای یافتن امنترین
مسیرهای بین ستارگان.
50
00:06:52,078 --> 00:06:53,554
سفر بینستارهای بدون
ادویه غیرممکن است...
51
00:06:53,613 --> 00:06:57,871
...و این امر آن را به ارزشمندترین
مادهی جهان هستی بدل کرده است.
52
00:07:46,265 --> 00:07:48,273
لبخند بزن، گرنی!
53
00:07:48,434 --> 00:07:50,326
دارم لبخند میزنم.
54
00:07:51,437 --> 00:07:56,892
این سفر براشون چقدر خرج برمیداره؟
این همه راه اومدهان برای تشریفات!
55
00:07:57,143 --> 00:08:02,316
سه سکاندار اتحادیه و مبلغ 1،460،062
سولاری برای سفر رفت و برگشت.
56
00:08:16,529 --> 00:08:19,705
من، حسب عنایت و دستور
شدام چهارم از خاندان کورینو...
57
00:08:19,866 --> 00:08:24,664
...وارث تخت شیر زرین و لقب
امپراتور پاشای جهان هستی...
58
00:08:24,837 --> 00:08:28,049
...در مقام قاصد تحول
پیش روی شما ایستادهام.
59
00:08:29,175 --> 00:08:32,020
شاهدان این واقعه چند تن
از خادمان بارگاه امپراتوری...
60
00:08:32,178 --> 00:08:38,650
...نمایندگان اتحادیهی فضاپیمایی، و یکی از
خواهرخواندگان اختیهی بنهجسریت هستند.
61
00:08:39,519 --> 00:08:41,613
امپراتور چنین امر کردهاند:...
62
00:08:43,256 --> 00:08:47,876
«مقرر است خاندان آتریدیز بدون فوت وقت
اختیار سیارهی آراکیس را در دست گرفته...
63
00:08:47,994 --> 00:08:51,064
...و در مقام کارگزاران
آن ایفای نقش کنند.»
64
00:08:52,865 --> 00:08:55,188
فرمان را میپذیرید؟
65
00:09:03,943 --> 00:09:05,923
ما خاندان آتریدیز هستیم.
66
00:09:06,913 --> 00:09:10,525
هیچ فراخوانی را بیپاسخ نمیگذاریم،
و هیچ پیمانی را نمیشکنیم.
67
00:09:11,350 --> 00:09:15,679
امپراتور از ما خواستهاند که
در آراکیس صلح برقرار کنیم...
68
00:09:16,422 --> 00:09:18,769
...و خاندان آتریدیز
این خواسته را میپذیرد.
69
00:09:18,925 --> 00:09:24,012
آتریدیز! آتریدیز! آتریدیز! آتریدیز!
70
00:09:34,907 --> 00:09:36,974
مُهرتون...
71
00:10:12,244 --> 00:10:13,545
خوب. تموم شد؟
72
00:10:15,147 --> 00:10:17,880
تموم شد.
73
00:10:43,275 --> 00:10:46,124
- چطور بود؟
- پایدارسازها خیلی شل بودن.
74
00:10:46,278 --> 00:10:50,003
- درستش میکنم.
- ممنونم، رفیق.
75
00:10:50,182 --> 00:10:52,011
- دانکن!
- سلام، شاهپسر!
76
00:10:53,986 --> 00:10:57,017
چطوری پل؟
77
00:10:57,223 --> 00:11:01,168
انگار فردا میری آراکیس، آره؟
با گروه پیشتاز؟
78
00:11:01,327 --> 00:11:03,918
بله، فردا میرم آراکیس.
با گروه پیشتاز.
79
00:11:05,297 --> 00:11:08,463
- میخوام منم با خودت ببری.
- واقعاً؟
80
00:11:09,902 --> 00:11:12,705
خیلی بد شد. چون نه!
81
00:11:12,905 --> 00:11:14,079
دانکن...
82
00:11:14,206 --> 00:11:18,546
میخوای ببرنم دادگاه نظامی؟ قضیه چیه؟
83
00:11:18,711 --> 00:11:22,478
- اگه یه چیزی بگم بین خودمون میمونه؟
- البته. این چه سؤالیه؟
84
00:11:28,087 --> 00:11:30,307
این چند وقت یه خوابهایی میبینم...
85
00:11:32,191 --> 00:11:35,159
...دربارهی آراکیس و حرهمردان.
86
00:11:45,037 --> 00:11:46,817
خوب. که چی؟
87
00:11:47,707 --> 00:11:48,931
تو رو هم دیدم.
88
00:11:52,211 --> 00:11:54,363
با حرهمردان.
89
00:11:57,717 --> 00:12:01,102
پس موفق میشم پیداشون کنم، ها؟
بفرما، این نشونهی خوبیه دیگه. مگه نه؟
90
00:12:02,621 --> 00:12:04,312
لنویل!
91
00:12:10,062 --> 00:12:14,341
جسدتو روی زمین دیدم.
توی جنگ کشته شده بودی.
92
00:12:15,935 --> 00:12:20,486
حس میکردم اگه من
اونجا بودم زنده میموندی.
93
00:12:24,744 --> 00:12:26,580
اولاً که من قرار نیست بمیرم.
94
00:12:26,712 --> 00:12:29,994
- چرا حرفمو جدی نمیگیری؟
- به خاطر همین میخوای باهام بیای؟
95
00:12:30,082 --> 00:12:32,811
گوش کن. از رؤیاها
قصههای خوبی درمیآد...
96
00:12:33,252 --> 00:12:35,545
ولی تمام اتفاقات مهم
توی بیداری میافته.
97
00:12:35,755 --> 00:12:37,755
چون اونجاست که ما اتفاقات رو رقم میزنیم.
98
00:12:37,923 --> 00:12:41,437
- نگاش کن! چه بر و بازویی به هم زده!
- جدا؟!
99
00:12:41,627 --> 00:12:42,798
نه.
100
00:12:47,133 --> 00:12:49,656
آراکیس میبینمت، پسر!
101
00:13:24,637 --> 00:13:26,678
پدر، میخواستم ازتون
اجازه بگیرم که فردا...
102
00:13:26,806 --> 00:13:28,974
...همراه دانکن آیداهو برای
عملیات گشت به آراکیس برم.
103
00:13:29,642 --> 00:13:31,537
من زبون حرهمردان رو
مطالعه کردهام. میتونم مفید باشم.
104
00:13:31,644 --> 00:13:32,882
اصلاً امکان نداره.
105
00:13:32,978 --> 00:13:35,461
تو هم مثل بقیهی ما چند هفتهی
دیگه به آراکیس میری.
106
00:13:35,548 --> 00:13:38,206
من تمام زندگیم آموزش دیدهام، ولی
چه فایده اگه اجازه نداشته باشم که...
107
00:13:38,284 --> 00:13:40,985
- ...با خطرهای واقعی روبرو بشم؟!
- خودت میدونی چرا، پل.
108
00:13:40,986 --> 00:13:42,692
تو آیندهی خاندان آتریدیز هستی.
109
00:13:43,155 --> 00:13:47,146
ولی پدربزرگ گاوبازی میکرد! محض تفریح!
110
00:13:47,459 --> 00:13:49,959
بله، و دیدی که عاقبتش چی شد!
111
00:13:53,365 --> 00:13:58,797
بهت نیاز دارم. میخوام کنارم باشی. توی
آراکیس با خطرهای زیادی روبرو خواهیم شد.
112
00:13:58,971 --> 00:14:02,381
چه خطرهایی؟ حرهمردان؟ بیابون؟
113
00:14:02,541 --> 00:14:05,685
خطرهای سیاسی.
114
00:14:06,512 --> 00:14:11,683
خاندانهای کبیر از ما انتظار رهبری دارن،
و امپراتور از این قضیه احساس خطر میکنه.
115
00:14:11,851 --> 00:14:15,026
با گرفتن آراکیس از هارکوننها و دادنش به ما...
116
00:14:15,187 --> 00:14:19,695
...مقدمات جنگی رو آماده کرده که
هر دو خاندان رو ضعیف خواهد کرد.
117
00:14:21,026 --> 00:14:24,868
اما اگر ما ثابتقدم باشیم و بتونیم
قدرت واقعی آراکیس رو مهار کنیم...
118
00:14:25,030 --> 00:14:27,236
...میتونیم از همیشه قدرتمندتر بشیم.
119
00:14:27,399 --> 00:14:29,386
چه جوری؟
120
00:14:30,336 --> 00:14:31,850
با درو کردن ادویه و سرکوب حرهمردان؟
121
00:14:31,904 --> 00:14:32,985
اینجوری که میشیم به بدیِ هارکوننها!
122
00:14:33,205 --> 00:14:34,642
نه، با متحد شدن با حرهمردان.
123
00:14:34,707 --> 00:14:42,973
دانکن آیداهو رو فرستادهام
که ترتیب همین کار رو بده.
124
00:14:43,282 --> 00:14:45,777
ما اینجا، در کالادان، با نیروی
هوایی و دریایی حکومت میکردیم...
125
00:14:45,885 --> 00:14:49,786
...ولی در آراکیس باید به
نیروی بیابانی دست پیدا کنیم.
126
00:14:52,958 --> 00:14:56,126
میخوام همراه من در جلسات شورا
باشی و کار منو یاد بگیری.
127
00:14:56,295 --> 00:14:58,627
اگه نباشم چی، پدر؟
128
00:14:59,698 --> 00:15:02,389
چی نباشی؟
129
00:15:02,568 --> 00:15:04,960
آیندهی خاندان آتریدیز.
130
00:15:17,416 --> 00:15:21,014
من هم یه بار به پدرم گفتم که
این انگشتری رو نمیخوام.
131
00:15:23,756 --> 00:15:28,219
- میخواستم خلبان بشم.
- بهم نگفته بودید.
132
00:15:31,430 --> 00:15:35,594
پدربزرگت گفت: هیچ مرد
بزرگی نمیخواد رهبر بشه...
133
00:15:36,435 --> 00:15:40,661
...بلکه به رهبری فراخونده میشه.
و این فراخوان رو اجابت میکنه.
134
00:15:41,740 --> 00:15:43,574
اگر هم جوابت «نه» باشه...
135
00:15:46,745 --> 00:15:50,491
...باز هم برای من تنها چیزی خواهی
بود که همیشه میخواستم باشی:
136
00:15:51,784 --> 00:15:54,117
پسرم.
137
00:16:03,162 --> 00:16:07,775
من راه و روش خودم رو برای
این کار پیدا کردم. شاید تو هم بتونی.
138
00:16:10,636 --> 00:16:12,561
به احترام اینها هم که شده...
139
00:16:15,007 --> 00:16:17,786
...سعیتو بکن.
140
00:16:25,617 --> 00:16:28,855
پشت به در نایست!
141
00:16:29,021 --> 00:16:32,049
چند بار باید بهت بگیم؟
142
00:16:32,157 --> 00:16:33,929
صدای قدمهاتو میشناسم،
گرنی هالِک.
143
00:16:33,993 --> 00:16:36,191
شاید یکی داشت راه رفتن
منو تقلید میکرد.
144
00:16:36,829 --> 00:16:39,750
فرقشو میفهمیدم. استاد
جدید شمشیرزنی شدهای؟
145
00:16:39,832 --> 00:16:43,205
حالا که دانکن آیداهو رفته، باید به
جاش هر کاری از دستم برمیاد انجام بدم.
146
00:16:44,703 --> 00:16:45,917
سلاحت رو انتخاب کن.
147
00:16:46,171 --> 00:16:50,272
حیلی روز خستهکنندهای بود، گرنی.
نمیشه به جاش برامون آواز بخونی؟
148
00:16:54,646 --> 00:16:56,697
چه گستاخ!
149
00:17:13,232 --> 00:17:15,775
بیا. بیا ببینم.
150
00:17:15,934 --> 00:17:17,971
چی میگی، پیرمرد؟
151
00:17:28,847 --> 00:17:31,890
با حرکت آهستهی شمشیر
میشه از سپر رد شد.
152
00:17:40,392 --> 00:17:42,796
- گمونم امروز حوصلهاش رو ندارم.
- حوصله؟ حوصله چه دخلی به موضوع داره؟
153
00:17:42,895 --> 00:17:47,384
آدم هر وقت لازم بشه میجنگه. چه
حوصله داشته باشه و چه نه. حالا، بجنگ!
154
00:17:52,404 --> 00:17:54,275
بیا ببینم!
155
00:18:05,084 --> 00:18:09,086
- گیرت انداختم.
- بله.
156
00:18:09,321 --> 00:18:13,566
اما پایینو نگاه کنید، سرورم.
ظاهراً با هم میرفتیم اون دنیا!
157
00:18:13,759 --> 00:18:15,993
خوبه، انگار حوصلهات
برگشت سر جاش.
158
00:18:27,840 --> 00:18:29,482
وضع واقعاً اینقدر بده؟
159
00:18:29,508 --> 00:18:33,171
انگار اصلاً متوجه نیستی.
160
00:18:33,445 --> 00:18:39,530
اصلاً متوجه نیستی که چه اتفاق
جدی و خطیری داره برامون میافته.
161
00:18:42,321 --> 00:18:44,810
آراکیس از 80 سال پیش تا
حالا مال خاندان هارکونن بود.
162
00:18:44,923 --> 00:18:47,044
یعنی هشتاد سال اختیار دشتهای ادویه
دستشون بوده. میفهمی این یعنی چقدر ثروت؟!
163
00:18:47,126 --> 00:18:49,052
توی چشمات! میخوام تو
چشمات ببینم که میفهمی!
164
00:18:49,128 --> 00:18:51,305
تو تا حالا هارکوننها رو
ندیدهای. ولی من دیدهام.
165
00:18:51,697 --> 00:18:53,918
اونا آدم نیستن. وحشیان!
166
00:18:54,833 --> 00:18:57,516
باید آماده باشی.
167
00:19:09,336 --> 00:19:13,737
گیدی پرایم
موطن خاندان هارکونن
168
00:19:38,677 --> 00:19:40,443
سرورم، جناب بارون.
169
00:19:41,880 --> 00:19:43,429
ربان.
170
00:19:44,183 --> 00:19:48,499
آخرین سفینههامون هم
آراکیس رو ترک کردن. تموم شد.
171
00:19:49,321 --> 00:19:51,215
بسیار خوب.
172
00:19:53,825 --> 00:19:55,583
عمو جان، چطور
گذاشتیم چنین اتفاقی بیفته؟
173
00:19:55,994 --> 00:20:00,353
چطور به امپراتور اجازه دادیم
هر چی ساخته بودیم ازمون بگیره؟!
174
00:20:00,732 --> 00:20:03,761
و بده به اون دوک؟! چطور؟!
175
00:20:04,503 --> 00:20:08,187
زیاد مطمئن نباش که این
کارش از روی محبت بوده.
176
00:20:09,608 --> 00:20:11,633
منظورش چیه؟
177
00:20:16,882 --> 00:20:20,222
اگه این هدیهاش
واقعاً هدیه نباشه چی؟
178
00:20:21,308 --> 00:20:24,929
صدای خاندان آتریدیز داره
بلند و بلندتر میشه...
179
00:20:25,090 --> 00:20:28,766
و امپراتور آدم حسودیه...
180
00:20:30,562 --> 00:20:33,371
...حسود و البته خطرناک.
181
00:21:45,304 --> 00:21:47,032
پل...
182
00:21:47,839 --> 00:21:49,787
پل، بیدار شو.
183
00:21:55,347 --> 00:21:59,422
- چی شده؟
- لباس بپوش و با من بیا.
184
00:22:19,204 --> 00:22:20,517
موضوع چیه؟
185
00:22:20,672 --> 00:22:23,102
مادر روحانی گایوس
هلن محیم اینجاست.
186
00:22:23,675 --> 00:22:25,796
در مدرسهی بنهجسریت معلمم بود.
187
00:22:25,877 --> 00:22:28,758
حالا «حقیقتگو»ی
شخص امپراتور شده.
188
00:22:29,514 --> 00:22:31,690
میخواد تو رو ببینه.
189
00:22:31,983 --> 00:22:33,026
چرا؟
190
00:22:33,685 --> 00:22:36,452
میخواد دربارهی
رؤیاهات ازت سؤال کنه.
191
00:22:37,389 --> 00:22:40,897
از کجا قضیهی
رؤیاهای منو میدونه؟
192
00:22:41,893 --> 00:22:45,438
- دکتر یوئی برای چی اینجاست؟
- فقط یه لحظه کارت داره.
193
00:22:45,997 --> 00:22:47,380
سلام، ارباب جوان.
194
00:22:48,066 --> 00:22:50,916
مادرتون ازم خواست
که معاینهتون کنم.
195
00:22:56,742 --> 00:22:58,558
موضوع چیه؟
196
00:23:01,282 --> 00:23:05,863
[بنهجسریت ادعا میکنه
که هدفش مصلحت عُمومه...]
197
00:23:06,028 --> 00:23:09,412
[...ولی در کمال احترام
به مادرتون باید بگم...]
198
00:23:09,577 --> 00:23:13,786
[...علاوه بر این، اهداف خودشونم
در دستور کار دارن.]
199
00:23:14,735 --> 00:23:16,469
[منظورت چیه؟]
200
00:23:16,634 --> 00:23:18,615
[مراقب باش.]
201
00:23:19,564 --> 00:23:22,569
قلبشون مثل همیشه
قویه، بانوی من.
202
00:23:24,113 --> 00:23:26,241
[به هیچکس دربارهی
امشب چیزی نمیگی.]
203
00:23:36,548 --> 00:23:38,073
پل...
204
00:23:41,716 --> 00:23:45,147
[آموختههاتو فراموش نکن.]
205
00:24:05,777 --> 00:24:11,134
تو کی هستی؟
206
00:24:15,654 --> 00:24:19,581
چشمان گستاخ. درست مثل پدرش.
207
00:24:19,758 --> 00:24:20,551
تنهامون بذار.
208
00:24:21,426 --> 00:24:25,105
میخوام هر کاری که مادر
روحانی بهت گفت بکنی.
209
00:24:27,499 --> 00:24:28,833
به مادرم توی خونهی
خودش امر و نهی میکنی؟
210
00:24:28,934 --> 00:24:31,363
بیا اینجا! زانو بزن!
211
00:24:35,874 --> 00:24:38,925
چطور جرأت میکنی با صدای
متحکم با من حرف بزنی؟!
212
00:24:45,150 --> 00:24:47,821
دست راستت رو بذار توی جعبه.
213
00:24:48,620 --> 00:24:50,802
مگه مادرت ازت نخواست
که از من اطاعت کنی؟
214
00:24:59,130 --> 00:25:05,147
چیزی که کنار گردنت گرفتهام «قوم جبار»
است: یه سوزن سمی. در لحظه میکشدت.
215
00:25:06,705 --> 00:25:07,780
آزمون سادهایه:
216
00:25:08,340 --> 00:25:11,654
اگه دستتو از جعبه
بیرون بکشی، میمیری.
217
00:25:13,512 --> 00:25:16,354
توی جعبه چیه؟
218
00:25:16,515 --> 00:25:17,913
درد.
219
00:25:19,184 --> 00:25:22,255
فایدهای نداره
نگهبانها رو صدا کنی.
220
00:25:22,487 --> 00:25:25,768
مادرت پشت اون در منتظر
ایستاده. نمیذاره هیچکس بیاد تو.
221
00:25:32,864 --> 00:25:35,916
برای چی این کارو میکنی؟
222
00:25:36,101 --> 00:25:40,845
یه حیوانِ بهدامافتاده حاضره پای
خودشو بجوه و بکنه تا آزاد بشه.
223
00:25:41,039 --> 00:25:42,850
تو چی کار میکنی؟
224
00:26:14,239 --> 00:26:15,332
ساکت!
225
00:26:25,216 --> 00:26:27,446
نباید بترسم.
226
00:26:28,787 --> 00:26:30,113
نباید بترسم.
227
00:26:36,795 --> 00:26:39,039
ترس قاتل ذهن است.
228
00:26:42,100 --> 00:26:44,558
ترس مرگ خُردی است
که به ویرانی میانجامد.
229
00:26:47,272 --> 00:26:47,591
با ترسم روبرو میشوم و
میگذارم از من، از درون من بگذرد.
230
00:26:49,107 --> 00:26:53,400
و چون گذشت...
231
00:27:15,634 --> 00:27:18,155
...چشم درونم را به راهش میگردانم.
232
00:27:21,539 --> 00:27:25,451
در آنجا که ترس رفته
هیچ نمیبینم.
233
00:27:31,149 --> 00:27:33,059
فقط منم که بر جای میمانم.
234
00:27:36,988 --> 00:27:37,914
بسه.
235
00:27:54,806 --> 00:27:59,317
درست مثل کسی که شن غربال میکنه
ما هم مردم رو غربال میکنیم.
236
00:28:00,178 --> 00:28:04,209
اگه مثل حیوانها
واکنش بیاختیار نشون میدادی...
237
00:28:04,816 --> 00:28:06,107
نمیتونستیم اجازه
بدیم زنده بمونی.
238
00:28:07,085 --> 00:28:09,679
هر چی نباشه تو وارث
قدرت بسیاری هستی.
239
00:28:09,854 --> 00:28:13,761
- چرا؟ چون پسر یک دوکم؟
- چون پسر جسیکایی.
240
00:28:13,925 --> 00:28:16,845
تو فقط یک میراث نداری، پسر.
241
00:28:18,196 --> 00:28:19,216
جسیکا!
242
00:28:26,271 --> 00:28:28,416
میبینم که با «راهورسم
بنهجسریت» تعلیمش دادهای.
243
00:28:33,044 --> 00:28:35,746
از رؤیاهات برام بگو.
244
00:28:35,780 --> 00:28:37,464
همین امشب یکی دیدم.
245
00:28:37,606 --> 00:28:39,354
چی دیدی؟
246
00:28:40,852 --> 00:28:43,218
یه دختر در آراکیس.
247
00:28:44,055 --> 00:28:46,680
قبلاً هم خوابشو دیده بودی؟
248
00:28:49,561 --> 00:28:51,745
چندین بار.
249
00:28:53,565 --> 00:28:56,591
زیاد پیش میاد که خوابی ببینی و
اون خواب عیناً در واقعیت اتفاق بیفته؟
250
00:29:00,271 --> 00:29:03,198
نه چندان.
251
00:29:05,210 --> 00:29:09,264
خداحافظ، انسان جوان.
امیدوارم زنده بمونی.
252
00:29:17,088 --> 00:29:19,099
لازم بود تا این حد ادامه بدید؟
253
00:29:19,257 --> 00:29:22,922
تو از قوانین سرپیچی کردی و تصمیم
گرفتی با راه و رسم بنهجسریت تربیتش کنی.
254
00:29:23,094 --> 00:29:26,473
یعنی اون الآن قدرتهای ما رو داره.
باید تا سرخد توانش امتحان میشد.
255
00:29:27,599 --> 00:29:29,987
این همه استعداد در یه
بچهی مذکر حرام شد.
256
00:29:30,935 --> 00:29:32,759
به تو گفته بودیم
که فقط دختر بزایی.
257
00:29:32,971 --> 00:29:36,352
ولی توی ازخودراضی فکر کردی
میتونی «کویساتز هدراخ» رو به دنیا بیاری.
258
00:29:36,441 --> 00:29:37,844
اشتباه کردم؟
259
00:29:37,942 --> 00:29:40,298
شانس آوردی که
توی همون اتاق نمرد.
260
00:29:40,779 --> 00:29:42,669
اگه اون واقعاً کمال مطلوبمون باشه
راه زیادی در پیش داره.
261
00:29:43,114 --> 00:29:47,445
هنوز چشم بصیرتش باز نشده
داره میافته وسط آتیش!
262
00:29:47,619 --> 00:29:50,063
البته نقشههای ما برای چندین
و چند قرن طرح ریزی شدهان.
263
00:29:50,155 --> 00:29:53,677
حتی اگر اون هم موفق نشه
ما نامزدهای دیگهای هم داریم.
264
00:29:56,761 --> 00:29:59,156
یعنی اینقدر ناامیدید؟
265
00:29:59,330 --> 00:30:02,337
ما در آراکیس هر کاری که از
دستمون برمیاومد براتون کردهایم.
266
00:30:02,500 --> 00:30:06,385
ما جاده رو پیش پاتون کشیدهایم. حالا فقط
باید امیدوار باشیم که ازش درست استفاده کنه.
267
00:30:53,918 --> 00:30:55,097
پل...
268
00:30:56,154 --> 00:30:58,920
این یعنی چی...؟
269
00:30:59,090 --> 00:31:02,055
- ...این که شاید من همون کمال مطلوبتون باشم؟
- شنیدی؟
270
00:31:05,563 --> 00:31:09,516
تشکیلات بنهجسریت در قالب شرکای
قدرتمند با خاندانهای کبیر ارتباط دارن...
271
00:31:10,435 --> 00:31:11,662
ولی تنها نقششون این نیست.
272
00:31:11,769 --> 00:31:16,390
شما در خفا به سیاستهای
قلمرو امپراتوری جهت میدید...
273
00:31:16,541 --> 00:31:19,994
- ...خودم میدونم.
- ولی همه چیزو نمیدونی.
274
00:31:20,178 --> 00:31:22,080
ما از هزاران سال پیش تا حالا...
275
00:31:22,547 --> 00:31:25,147
...تبارهای مختلف بشر رو با هم
وصلت دادهایم... به امید پیدا کردنِ...
276
00:31:25,250 --> 00:31:28,246
کمال مطلوبتون؟
277
00:31:28,553 --> 00:31:30,313
یک ذهن.
278
00:31:31,756 --> 00:31:35,474
ذهنی چنان قوی که بتونه از مرزهای
فضا و زمان، گذشته و آینده فراتر بره.
279
00:31:36,895 --> 00:31:40,545
کسی که بتونه ما رو به
یه آیندهی بهتر هدایت کنه.
280
00:31:40,732 --> 00:31:42,964
ما معتقدیم که خیلی
به این آدم نزدیک شدهایم.
281
00:31:44,235 --> 00:31:49,156
بعضیها هم معتقدن که
اون همین حالا بین ماست.
282
00:31:55,046 --> 00:31:59,327
تمامش جزئی از نقشههاتونه.
283
00:34:15,186 --> 00:34:16,553
سپرها فعال!
284
00:34:58,629 --> 00:35:02,877
«سینهام آکنده شد زآن سهمگین بادِ زمان
کو وزد بیوقفه بر شنهای شُرّان و روان»
285
00:35:47,278 --> 00:35:48,456
طفیر حوات!
286
00:35:52,884 --> 00:35:56,659
ارباب جوان! راه رفتن در سرزمین
جدیدتون چه حسی داره؟
287
00:35:56,821 --> 00:35:59,292
کمِ کمش میتونم بگم هیجانزدهام!
288
00:35:59,457 --> 00:36:02,025
- سرورم.
- چطوری، دوست قدیمی؟
289
00:36:03,060 --> 00:36:05,407
گروه پیشتازی که فرستادم
از امنیت شهر خاطرجمع شده.
290
00:36:05,496 --> 00:36:07,564
فقط تک و توکی مشکل مونده
که داریم درستشون میکنیم.
291
00:36:10,134 --> 00:36:11,435
بانوی من.
292
00:36:15,907 --> 00:36:18,384
لسانالغیب!
293
00:36:33,658 --> 00:36:36,360
لسانالغیب!
294
00:36:52,910 --> 00:36:54,663
گول استقبالشونو نخورید.
295
00:36:54,745 --> 00:36:57,825
به عادت قوانین اربابان
قبلیشون اومدهان: پیشواز اجباری.
296
00:36:57,915 --> 00:37:00,634
این محبتی که میبینید،
محبت هارکوننیه.
297
00:37:06,891 --> 00:37:08,188
آتریدیز!
298
00:37:20,471 --> 00:37:22,523
خوب دیگه، باید از آفتاب فرار کنیم.
299
00:37:23,307 --> 00:37:25,271
گرمای این سیاره میتونه آدم بکشه!
300
00:37:42,059 --> 00:37:43,845
انگار داشتن بهمون اشاره میکردن.
301
00:37:44,795 --> 00:37:45,639
این چیزی که فریاد میزدن چی بود؟
302
00:37:46,230 --> 00:37:50,143
میگفتن «لسانالفیب»:
صدای ناطقهی جهان خارج.
303
00:37:50,234 --> 00:37:51,602
اسمیه که به منجی
موعودشون دادهان.
304
00:37:53,004 --> 00:37:55,486
این یعنی بنهجسریت
در اینجا تمهیداتی داشته.
305
00:37:56,407 --> 00:37:58,282
چی؟ خرافات ترویج کرده؟
306
00:37:58,943 --> 00:38:00,730
راهمون رو هموار کرده، پل.
307
00:38:01,812 --> 00:38:06,508
این مردم از قرنها پیش
تا حالا منتظر لسانالغیبن.
308
00:38:06,684 --> 00:38:10,508
وقتی تو رو میبینن،
نشانههای همون آدم رو میبینن.
309
00:38:13,124 --> 00:38:16,619
چیزی رو میبینن که
بهشون گفتهان باید ببینن.
310
00:38:20,665 --> 00:38:22,029
آمادهی حرکتیم.
311
00:39:05,209 --> 00:39:10,422
این «جدارِ بازدار» است. از شهر در
برابر شرایط جوی و کرمها محافظت میکنه.
312
00:39:56,927 --> 00:39:59,614
محلیها به بزرگه میگن دستِ خدا.
313
00:40:01,565 --> 00:40:05,671
خوب، این دست خداشون پدر
سیستم مخابرات ما رو درآورده!
314
00:40:08,973 --> 00:40:11,321
چقدر سوت و کوره.
315
00:40:11,475 --> 00:40:15,264
بله. منم نگران همینم.
316
00:40:22,253 --> 00:40:23,671
سکوی فرود اونجاست...
317
00:40:24,088 --> 00:40:26,699
اون ابر غباری هم که اونجا
میبینی پالایشگاه ادویه است.
318
00:40:26,791 --> 00:40:30,164
آسیبپذیرترین مراکزمون این دو تان.
میخوام ازشون محافظت کنی.
319
00:40:30,327 --> 00:40:35,068
اگر نتونیم ادویه رو پالایش کنیم یا
نتونیم صادرش کنیم، کلکمون کنده است.
320
00:40:35,166 --> 00:40:38,556
سرورم! خورشید زیادی بالا
اومده. باید درها رو ببندیم.
321
00:40:42,106 --> 00:40:44,643
دربارهی این جهنمدره یه
چیزی میگفتن. چی بود؟
322
00:40:44,775 --> 00:40:47,106
میگن «حمامیه که توش باید
ماتحتتو با شن تمیز کنی»، سرورم.
323
00:40:47,311 --> 00:40:49,807
بله، همین.
324
00:40:55,119 --> 00:40:58,544
نامزدهای پست سرخدمتکار، بانوی من.
325
00:41:13,604 --> 00:41:16,734
- اسم تو چیه؟
- شادوت ماپس، بانوی من.
326
00:41:19,109 --> 00:41:22,324
بقیهتون میتونید برید. ممنونم.
327
00:41:24,682 --> 00:41:26,528
شادوت...
328
00:41:26,717 --> 00:41:29,935
یه لغت قدیمیِ زبان «چاکوبسا»ست.
329
00:41:26,717 --> 00:41:29,604
یعنی چاهدار.
330
00:41:31,618 --> 00:41:33,480
[تو حرهمرد هستی.]
331
00:41:33,691 --> 00:41:36,383
- شما زبانهای باستانی رو بلدید؟
- من خیلی چیزها بلدم.
332
00:41:36,527 --> 00:41:40,051
میدونم که توی بالاپوشت
یه سلاح مخفی کردهای.
333
00:41:40,223 --> 00:41:41,727
[دست نگه دارید.]
334
00:41:41,899 --> 00:41:45,900
اگه میخوای به من صدمه بزنی، باید بهت
هشدار بدم که اون چیزی که مخفی کردهای...
335
00:41:46,871 --> 00:41:49,559
...کافی نخواهد بود.
336
00:41:50,374 --> 00:41:53,632
قراره این اسلحه
هدیهای برای شما باشه.
337
00:41:53,811 --> 00:41:56,612
البته اگه واقعاً کسی
که فکر میکنیم باشید.
338
00:42:11,829 --> 00:42:14,584
میدونید این چیه؟
339
00:42:14,765 --> 00:42:16,635
یه «تیغالماسه» است.
340
00:42:20,204 --> 00:42:21,780
میدونید یعنی چی؟
341
00:42:21,945 --> 00:42:23,811
[گوشبهزنگ باشید.]
342
00:42:25,843 --> 00:42:27,462
یعنی خدیوِ...
343
00:42:32,550 --> 00:42:35,358
یکی از خدیوهای اعماق بیابون.
344
00:42:37,555 --> 00:42:39,950
وقتی تمام عمرتون رو با یه
پیشگویی زندگی کرده باشید...
345
00:42:40,057 --> 00:42:42,347
...لحظهی تحققش تکونتون میده.
346
00:42:42,726 --> 00:42:46,561
لسانالغیب... هم مادر و هم پسر.
347
00:42:52,536 --> 00:42:55,131
این مال شماست...
348
00:42:55,873 --> 00:42:59,074
... دندان شیءخُلُد.
349
00:43:46,957 --> 00:43:48,291
سلام.
350
00:43:50,527 --> 00:43:53,956
نباید این وقت روز بیرون بیایید.
351
00:43:55,432 --> 00:43:56,892
پس اونها چرا بیرونن؟
352
00:43:57,768 --> 00:44:01,915
اونا زائران حرهمرد هستن.
ترسی از گرمازدگی ندارن.
353
00:44:04,141 --> 00:44:07,305
نمیدونستم اینجا نخل
خرما هم پیدا میشه.
354
00:44:07,478 --> 00:44:13,030
بومی اینجا نیستن. اگه
من نباشم زنده نمیمونن.
355
00:44:13,217 --> 00:44:17,008
هر کدومشون به اندازهی
پنج تا آدم در روز آب میخوره.
356
00:44:19,223 --> 00:44:23,790
بیست تا نخل... یعنی صد تا آدم.
357
00:44:24,828 --> 00:44:26,947
پس چطوره قطعشون کنیم که در آب صرفهجویی بشه؟
358
00:44:26,964 --> 00:44:28,281
نه، نه.
359
00:44:28,465 --> 00:44:30,632
اینها مقدسن.
360
00:44:34,405 --> 00:44:36,481
رؤیای دیرینهی ما هستن.
361
00:44:43,747 --> 00:44:48,886
بزرگترین و خطرناکترین گونهی
حیاتی آراکیس «ماسهکرم» است.
362
00:44:49,053 --> 00:44:53,085
طول این موجودات گاه
به 400 متر هم میرسد.
363
00:44:53,257 --> 00:44:55,629
حرهمردان برای پرهیز از تولید صداهای
موزون که توجه ماسهکرمها را جلب میکند...
364
00:44:55,726 --> 00:45:01,132
...با «مشیِ شن» از نواحی
بیابانی عبور میکنند:
365
00:45:01,365 --> 00:45:04,326
نوعی حرکت رقصمانند و بدون نواخت...
366
00:45:04,435 --> 00:45:07,263
...که صدایی مانند صداهای
طبیعی بیابان تولید میکند.
367
00:45:08,539 --> 00:45:12,747
پوشش گیاهی آراکیس ناچیز است، و همین
پوشش ناچیز هم مرهون وجود حرهمردان است.
368
00:45:12,910 --> 00:45:15,825
آنها گونههای گیاهی زمینی عمیقریشه
را در سطح سیاره پرورش دادهاند.
369
00:45:15,913 --> 00:45:18,888
گونههایی مانند
ساگوارو، بوتهی بورو،...
370
00:45:19,049 --> 00:45:23,046
...گل شاهپسند صحرایی و بوتهی عنبر.
371
00:45:23,220 --> 00:45:26,392
عمیقترین ریشهی ثبت شده
متعلق به درخت چوپان است...
372
00:45:26,557 --> 00:45:29,689
...که بیش از 450 پا در
خاک پیشروی میکند.
373
00:45:31,128 --> 00:45:36,497
این گیاهان در این سرزمین خشک و خاک عاری از مواد
مغذی با تمام توان به جان شیرین چنگ زدهاند.
374
00:46:46,537 --> 00:46:50,306
یه «قاتل-جویا»ست.
متصدیش باید همین اطراف باشه.
375
00:46:55,445 --> 00:46:58,849
این مأمور هارکونن رو شش هفته پیش توی
این حفره گذاشتهان و روشو سیمان گرفتهان.
376
00:46:58,949 --> 00:47:02,550
از طریق لولهی آب داخل دیوار
قاتل-جویا رو هدایت میکرده.
377
00:47:03,120 --> 00:47:06,290
سرورم، امروز قصور بدی
کردم. هیچ توجیهی ندارم.
378
00:47:06,290 --> 00:47:07,713
لطفاً استعفامو بپذیرید.
379
00:47:07,791 --> 00:47:10,321
- میخوای ما رو از استعدادهات محروم کنی؟
- سرورم، شرافتم ایجاب میکنه که...
380
00:47:10,460 --> 00:47:13,166
میخواستن جان پسرم رو بگیرن!
381
00:47:13,330 --> 00:47:17,421
شرافتت کوچکترین اهمیتی برام نداره! اگه دنبال
بخشش و آمرزشی، برو دنبال بقیهی جاسوسها!
382
00:47:17,534 --> 00:47:18,877
بله، عالیجناب.
383
00:47:26,043 --> 00:47:28,214
این موجود باید بره.
384
00:47:28,378 --> 00:47:33,184
میتونید بدون نگرانی صحبت کنید. این
حیوون خونگی ما زبون شما رو نمیفهمه.
385
00:47:33,350 --> 00:47:35,159
برو بیرون!
386
00:47:39,189 --> 00:47:41,022
چرا، میفهمه.
387
00:47:41,058 --> 00:47:42,868
سکوت رو فعال کنید.
388
00:47:47,164 --> 00:47:50,356
[پیام امپراتور چیه؟]
389
00:47:50,479 --> 00:47:53,466
[امپراتور قصد داره
نیروهاتونو تقویت کنه.]
390
00:47:55,389 --> 00:47:56,569
[با لشکر ساردوکارهای خودش.]
391
00:47:58,008 --> 00:47:59,721
هیچکس نباید خبردار بشه.
392
00:48:00,577 --> 00:48:07,111
آراکیس هیچ ماهوارهای نداره. نیروهای
آتریدیز در سکوت خبری مطلق از بین خواهند رفت.
393
00:48:07,284 --> 00:48:08,798
حالا که صحبتش شد...
394
00:48:09,052 --> 00:48:12,200
دوک لیتو آتریدیز هیچ اهمیتی
برای تشکیلات ما نداره...
395
00:48:12,289 --> 00:48:16,873
...اما همسرش تحت حمایت ماست.
و به تبع اون، پسرش.
396
00:48:17,060 --> 00:48:19,997
میخوام اجازه بدید که
با حفظ حرمت تبعید بشن.
397
00:48:23,734 --> 00:48:29,565
خاندان هارکونن هرگز به خودش اجازهی
هتک حرمتِ تشکیلات شما رو نمیده.
398
00:48:29,740 --> 00:48:33,947
بهتون قول میدم. ما هیچ
صدمهای به اونها نخواهیم زد.
399
00:48:53,397 --> 00:48:57,455
- اگر پسر دوک زنده بمونه...
- هیچ آتریدیزی زنده نخواهد ماند.
400
00:48:57,601 --> 00:49:01,073
سرورم، خودتون همین حالا به اون
جادوگر قولشو دادید! اون همه چیزو میبینه.
401
00:49:01,271 --> 00:49:04,272
گفتم من به اونها صدمهای نمیزنم
و صدمهای هم نخواهم زد.
402
00:49:04,441 --> 00:49:07,786
اما آراکیس حسابش از من جداست.
403
00:49:07,945 --> 00:49:11,132
بیابون آدمهای ضعیف
رو نابود میکنه.
404
00:49:12,616 --> 00:49:14,612
بیابونِ من...
405
00:49:16,687 --> 00:49:18,472
آراکیسِ من...
406
00:49:20,590 --> 00:49:23,236
«تلماسه»ی من...
407
00:49:25,462 --> 00:49:27,381
خوب، این هم از اولین
جلسهی سیاستگذاریت!
408
00:49:27,864 --> 00:49:33,776
پل آتریدیز، کسی که مثل قهرمانان افسانهای
قاتل-جویاها رو با دست خالی میقاپه!
409
00:49:34,705 --> 00:49:38,146
- مرسی که آبرومو بردی، پیرمرد!
- کاری بود که از دستم برمیاومد!
410
00:49:39,142 --> 00:49:40,394
خبردار!
411
00:49:48,452 --> 00:49:50,747
شروع کنیم.
412
00:49:52,222 --> 00:49:54,019
طفیر، گزارش عملکرد.
413
00:49:54,157 --> 00:50:00,423
من یه نسخه از یکی از دفاتر حسابداری
هارکوننها تهیه کردهام.
414
00:50:00,664 --> 00:50:04,090
طبق این دفتر، هارکوننها هر سال 10 میلیارد
سولاری از این سیاره به جیب میزدهان.
415
00:50:04,201 --> 00:50:06,882
«نعمات وافرِ دریا را خواهند مکید
و گنجهای نهان در میانِ ریگها را.»
416
00:50:06,970 --> 00:50:10,742
ما به این زودی شاهد
چنین سود کلانی نخواهیم بود...
417
00:50:11,008 --> 00:50:13,117
...دستکم نه با این تجهیزاتی
که برامون گذاشتهان.
418
00:50:14,144 --> 00:50:15,660
وضعشون چقدر خرابه؟
419
00:50:21,485 --> 00:50:23,126
اینها سیلوی ادویهان.
420
00:50:24,855 --> 00:50:27,176
باید تمامشونو پر کنیم.
421
00:50:28,025 --> 00:50:29,841
تمامشونو؟
422
00:50:30,027 --> 00:50:31,877
بله، ظرف هر 25 روزِ مرجع.
423
00:50:32,929 --> 00:50:35,280
خرابکاریهای هارکوننها
قطعاً سرعتمونو کند خواهد کرد.
424
00:50:35,365 --> 00:50:36,971
یعنی این وسط کسی حکمیت نمیکنه؟
425
00:50:37,167 --> 00:50:39,742
مگه «قاضی تحول» نباید به
روندِ گذار نظارت کنه؟
426
00:50:39,836 --> 00:50:44,042
- امپراتور کی رو به این سمت منسوب کرده؟
- دکتر لیت کاینز. بومشناس سلطنتی.
427
00:50:44,207 --> 00:50:47,536
20 ساله که اینجا زندگی میکنه این
طور که شنیدهام آدم عجیب و غریبیه.
428
00:50:47,711 --> 00:50:50,403
میخوام دشتهای برداشتِ ادویه
رو به چشم خودم ببینم.
429
00:50:50,847 --> 00:50:52,161
این کار رو توصیه نمیکنم، سرورم.
430
00:50:52,282 --> 00:50:54,776
بگو این قاضی تحول
هم همراهمون بیاد.
431
00:50:54,851 --> 00:50:56,188
خیلی وقت پیش باید
همدیگه رو ملاقات میکردیم.
432
00:50:56,386 --> 00:51:00,062
بد نیست یه کم پشتیبانی
سلطنتی هم داشته باشیم.
433
00:51:00,257 --> 00:51:01,529
گروگان؟ معرکه است!
434
00:51:02,793 --> 00:51:05,076
پیداش شد، سرورم.
435
00:51:28,985 --> 00:51:30,878
ازشون پذیرایی کنید.
دوستانمون هستن.
436
00:51:31,054 --> 00:51:33,417
- دانکن!
- بَه، شاهپسر!
437
00:51:39,262 --> 00:51:42,603
- حاضرم قسم بخورم که قدت بلندتر شده.
- تو هم بوگندوتر شدهای!
438
00:51:45,902 --> 00:51:48,878
من چهار هفته با
حرهمردان زندگی کردم.
439
00:51:49,106 --> 00:51:50,827
در یکی از اجتماعگاههای
مخفیشون که بهش «سیچ» میگن.
440
00:51:50,907 --> 00:51:53,974
استیلگار، رهبر این سیچ، همراه
من اومده تا شما رو ببینه، سرورم.
441
00:51:54,144 --> 00:51:57,592
- سیچشون رو چه جوری مخفی میکنن؟
- زیر زمینه.
442
00:51:57,747 --> 00:51:59,673
آراکیس پر از غاره.
443
00:51:59,783 --> 00:52:00,833
چقدر بزرگ بود؟
444
00:52:01,518 --> 00:52:05,634
ده هزار نفر جمعیت داشت. از
این سیچها چندصد تا وجود داره.
445
00:52:06,823 --> 00:52:10,417
میلیونها حرهمرد! حق با تو بود.
446
00:52:10,594 --> 00:52:13,855
برآورد هارکوننها پنجاه
هزار نفر در کل سیاره بود!
447
00:52:13,997 --> 00:52:17,658
در مدتی که دنبالشون میگشتم چند روز منو
زیر نظر داشتن، ولی من روحم هم خبردار نشد.
448
00:52:17,834 --> 00:52:20,136
دست آخر یکی از جنگجوهاشونو
فرستادن که منو بکشه.
449
00:52:20,637 --> 00:52:24,061
میتونم بگم که هرگز تا این
حد به مرگ نزدیک نشده بودم.
450
00:52:24,808 --> 00:52:27,523
در کل قلمرو امپراتوری
جنگجویی بهتر از اونها پیدا نمیشه.
451
00:52:27,677 --> 00:52:31,633
- مثل شیاطین میجنگن!
- نیروی بیابانی...
452
00:52:33,650 --> 00:52:36,863
- احسنت، دانکن.
- ممنونم، سرورم.
453
00:52:37,020 --> 00:52:38,428
قربان، رهبرشون یه خنجر
داره، ولی تسلیمش نمیکنه.
454
00:52:38,488 --> 00:52:44,149
یه تیغالماسه است. براشون مقدسه.
455
00:52:44,327 --> 00:52:46,047
بذارید بیاد تو.
456
00:53:02,179 --> 00:53:02,942
همونجا بایست.
457
00:53:03,647 --> 00:53:05,246
آهای! آهای!
458
00:53:10,687 --> 00:53:13,738
خوش آمدید، استیلگار.
459
00:53:15,225 --> 00:53:19,906
جناب، من احترام کسی رو نگه
میدارم که احترامم رو نگه داره.
460
00:53:27,370 --> 00:53:28,617
صبر کنید.
461
00:53:29,839 --> 00:53:34,403
استیلگار، ممنونم که رطوبت
بدنتون رو به ما پیشکش کردید.
462
00:53:35,345 --> 00:53:37,515
و اون رو با همون نیتی
که تقدیمش کردید میپذیریم.
463
00:53:45,689 --> 00:53:47,576
خوشحالم که اومدید.
464
00:53:47,724 --> 00:53:50,951
من معتقدم که مردمان شما و من
چیزهای زیادی دارن که به همدیگه بدن.
465
00:53:51,094 --> 00:53:54,179
شما خارجی هستید.
برای ادویه اینجا اومدید.
466
00:53:54,297 --> 00:53:56,734
ادویه رو میبرید و
چیزی هم در ازاش نمیدید.
467
00:53:58,535 --> 00:53:59,359
حق با شماست.
468
00:54:01,471 --> 00:54:04,230
میدونم که شما به دست
هارکوننها خیلی آزار و اذیت شدهاید.
469
00:54:05,575 --> 00:54:06,994
فقط بگین چی میخواین.
470
00:54:07,110 --> 00:54:09,874
اگر در توانم باشه بهتون میدم و
در ازاش چیزی از شما نمیخوام.
471
00:54:09,946 --> 00:54:15,673
چیزی که میخوام اینه: دنبال سیچهای
ما نگردید و به سرزمینهای ما تعدی نکنید.
472
00:54:15,819 --> 00:54:19,296
بیابون از مدتها پیش
از اومدن شما مال ما بوده.
473
00:54:19,389 --> 00:54:21,160
بیاید و ادویهتون رو ببرید...
474
00:54:21,258 --> 00:54:24,679
... ولی وقتی کارتون تموم شد برگردین
پشت جدار بازدار. سمت خودتون.
475
00:54:24,761 --> 00:54:26,490
و بیابون رو برای
حرهمردان بذارید.
476
00:54:26,630 --> 00:54:29,364
دوک باید «سرورم» یا
«قربان» خطاب بشن.
477
00:54:29,499 --> 00:54:31,992
گرنی یک... یک لحظه لطفاً...
478
00:54:32,168 --> 00:54:38,104
امپراتور آراکیس رو به عنوان تیول به من
بخشیده تا حاکمش باشم و ازش محافظت کنم.
479
00:54:38,275 --> 00:54:43,617
اگر وظیفه ایجاب کنه، نمیتونم
قول بدم که به بیابون نیام.
480
00:54:43,780 --> 00:54:46,633
ولی سیچهاتون تا ابد
متعلق به خودتون خواهد بود.
481
00:54:46,783 --> 00:54:49,006
و مادامی که من حکمرانم هیچکس
قصد کشتار شما رو نخواهد کرد.
482
00:54:53,857 --> 00:54:55,443
بسیار شرافتمندانه است.
483
00:54:55,792 --> 00:54:56,840
باید برم.
484
00:54:56,935 --> 00:54:58,428
حرف دیگهای ندارم بزنم.
485
00:54:58,528 --> 00:55:01,632
چرا پیشمون نمیمونید. حضور
پرشرافتتون مایهی افتخارمون خواهد بود.
486
00:55:02,265 --> 00:55:05,838
شرافتم حکم میکنه که خودم
رو به جای دیگهای برسونم.
487
00:55:06,921 --> 00:55:09,780
[من میدونم تو کی هستی.]
488
00:55:17,013 --> 00:55:20,533
- ازش خوشم نمیآد.
- نقشهمون به بار نشست.
489
00:55:20,684 --> 00:55:22,080
ولی طول میکشه.
490
00:55:22,185 --> 00:55:26,393
بله، طول میکشه.
491
00:55:29,459 --> 00:55:30,787
بیا، این مال توئه.
492
00:55:34,898 --> 00:55:36,847
یه «قطبنمای محلی».
493
00:55:37,000 --> 00:55:41,216
دو قمر این سیاره میدان مغناطیسی دارن، برای
همین قطبنمای معمولی شمال رو نشون نمیده.
494
00:55:42,305 --> 00:55:44,304
برای خنثی کردن اثرشون
یه سازوکار هوشمندانه لازمه.
495
00:55:44,507 --> 00:55:46,074
این رو حرهمردان ساختهان؟
496
00:55:46,242 --> 00:55:49,528
هم این، هم «تقطیرجامه»، هم ابزار فشردهسازِ
شن و هم خیلی چیزهای نبوغآمیز دیگه!
497
00:55:49,679 --> 00:55:51,965
فشردهساز شن دیگه چه کوفتیه؟
498
00:55:53,850 --> 00:55:54,674
فشردهساز شن اینه!
499
00:55:56,186 --> 00:55:58,102
خدایا! برای خودت
یک پا بومی شدهای!
500
00:55:59,022 --> 00:56:00,283
انگار ازشون خوشت میآد.
501
00:56:01,591 --> 00:56:02,999
بله.
502
00:56:03,193 --> 00:56:05,059
آدمهای خشن، ولی وفاداری هستن.
503
00:56:05,929 --> 00:56:10,072
با بیابون سازگار شدهان. انگار بخشی
از بیابونن و بیابون هم بخشی از اونها.
504
00:56:11,368 --> 00:56:12,439
صبر کن تا خودت ببینی.
505
00:56:13,370 --> 00:56:15,372
جای زیباییه.
506
00:56:18,041 --> 00:56:20,039
هشدار طلوع خورشید!
507
00:56:20,176 --> 00:56:24,859
دما به 140 درجه خواهد رسید.
در حال حاضر دما 90 درجه است...
508
00:56:25,048 --> 00:56:29,355
ولی ظرف ده دقیقه 50
درجه افزایش خواهد داشت.
509
00:56:29,519 --> 00:56:31,058
آخرین هشدار!
510
00:57:04,087 --> 00:57:06,170
این هم قاضی تحول، قربان.
511
00:57:06,322 --> 00:57:08,194
دکتر لیت کاینز.
512
00:57:08,391 --> 00:57:12,094
سرورم، جناب دوک.
به آراکیس خوش آمدید.
513
00:57:12,262 --> 00:57:14,271
شما بومشناس سلطنتی هستید.
514
00:57:14,431 --> 00:57:15,984
بابت این تقطیرجامهها ممنونیم.
515
00:57:16,433 --> 00:57:19,573
حرهمردساز هستن.
بهترین نوع ممکن.
516
00:57:19,769 --> 00:57:22,514
قربان، با اجازه باید
ببینم لباستون سالم...
517
00:57:24,441 --> 00:57:25,842
عیبی نداره.
518
00:57:27,277 --> 00:57:28,480
عیبی نداره.
519
00:57:29,579 --> 00:57:33,217
دکتر کاینز، در اختیار شما هستیم.
520
00:57:38,955 --> 00:57:42,865
تقطیرجامه یه سیستم تصفیهی پربازده است.
521
00:57:42,992 --> 00:57:47,269
بدون این لباس حتی صبح به این زودی هم
بیش از دو ساعت دوام نمیآرید.
522
00:57:48,364 --> 00:57:50,216
بدن رو خنک میکنه و آب از دست
رفته از طریق عرق رو تصفیه میکنه.
523
00:57:50,700 --> 00:57:55,612
انرژی لازم برای عملکردش
هم با حرکات بدن تأمین میشه.
524
00:57:58,007 --> 00:58:03,128
داخل نقاب یه لوله هست که میتونید
از طریقش آب بازیافتی رو بمکید.
525
00:58:03,313 --> 00:58:06,972
اگر لباستون سالم باشه، در روز
بیش از یک انگشتانه آب از دست نمیدید.
526
00:58:07,116 --> 00:58:09,053
چقدر جالب.
527
00:58:10,153 --> 00:58:13,470
خوب، حالا لباس شما
را ببینیم، پسر جان.
528
00:58:15,325 --> 00:58:18,483
- قبلاً تقطیرجامه پوشیده بودی؟
- نه، این اولین بارمه.
529
00:58:20,463 --> 00:58:24,303
بند پوتینهاتو دور قوزک با گرهی
خفتی بستهای. اینو از کجا یاد گرفتهای؟
530
00:58:25,068 --> 00:58:27,056
به نظر میاومد روش
درستش همین باشه.
531
00:58:29,376 --> 00:58:33,063
[او چنان به راه و رسم شما
آشناست که گویی با آنها زاده شده.]
532
00:58:34,844 --> 00:58:37,529
شما حرهمرد هستین؟
533
00:58:37,680 --> 00:58:41,236
میونهی من هم با سیچها خوبه و
هم با روستاها.
534
00:58:41,684 --> 00:58:42,698
خوب...
535
00:58:41,684 --> 00:58:46,535
... حالا میتونیم بریم و شنهای ادویهخیزی
رو که زندگیتون بهش وابستهاس ببینیم.
536
00:59:25,428 --> 00:59:28,199
اگر اورنیتاپترتون اینجا
سقوط کنه چی کار میکنید؟
537
00:59:28,364 --> 00:59:32,019
به هیچ قیمتی نباید اینجا سقوط
کنیم. اینجا قلمرو کرمهاس.
538
00:59:34,771 --> 00:59:35,631
ابر غبار.
539
00:59:36,940 --> 00:59:39,096
میبینمش.
540
00:59:39,242 --> 00:59:41,850
یکی از دروگرهاتونه.
541
01:00:07,303 --> 01:00:10,739
میتونید ادویه رو ببینید.
روی شن پخشه.
542
01:00:11,941 --> 01:00:15,398
از رنگش برمیآد که
بستر پرباری باشه.
543
01:00:15,578 --> 01:00:18,072
اگه کمی اوج بگیرید
میتونیم بهتر ببینیم.
544
01:00:32,795 --> 01:00:35,266
میتونید هواپیماهای دیدهبان رو
ببینید که دنبال «کرمنشانه» هستن.
545
01:00:37,467 --> 01:00:38,627
کرمنشانه؟
546
01:00:38,768 --> 01:00:40,957
یه موج شنی که به سمت
شنخز حرکت میکنه.
547
01:00:41,137 --> 01:00:44,540
کرمها معمولاً در اعماق حرکت میکنن، ولی
وقتی میخوان حمله کنن به سطح نزدیک میشن.
548
01:00:45,608 --> 01:00:49,968
اگه صبور باشید احتمالاً
یکیشونو میبینیم.
549
01:00:50,146 --> 01:00:54,379
- کرم بیبروبرگرد میآد؟
- بیبروبرگرد. جذب صداهای یکنواخت میشن.
550
01:00:54,550 --> 01:00:56,598
چرا شنخزها رو سپرپوش نمیکنیم؟
551
01:00:56,719 --> 01:00:58,677
روشن کردن سپر توی بیابون
مثل امضا کردن حکم مرگه.
552
01:00:59,322 --> 01:01:03,581
سپر توجه کرمها رو به خودش جلب میکنه
و خونشون رو به جوش میآره.
553
01:01:06,062 --> 01:01:08,381
اون کرمه؟
554
01:01:19,342 --> 01:01:20,306
بله، اونم یک کرم بزرگ.
555
01:01:21,210 --> 01:01:22,441
چشم تیزی دارید.
556
01:01:23,646 --> 01:01:28,383
شنخز دلتا آژاکس شمارهی 9!
هشدار کرمنشانه! مفهومه؟
557
01:01:28,551 --> 01:01:32,317
کی با دلتا آژاکس شمارهی 9
صحبت میکنه؟ تمام.
558
01:01:32,488 --> 01:01:33,931
- چقدر بیخیال.
- هواپیمای ثبتنشده. مربوط به امپراتوری.
559
01:01:33,990 --> 01:01:40,639
کرمنشانه در سمت شمال
و شرق شما. 3.7 کیلومتر.
560
01:01:40,897 --> 01:01:45,226
از دیدهبان شمارهی 1 به دلتا
آژاکس شمارهی 9! هشدار تأیید میشه.
561
01:01:45,702 --> 01:01:48,315
منتظر برآورد زمان تلاقی باشید.
562
01:01:51,541 --> 01:01:55,705
کرم در راه تلاقی با موقعیت
شماست. زمان تلاقی: 5 دقیقه.
563
01:01:55,878 --> 01:01:57,603
حالا چی میشه؟
564
01:01:57,747 --> 01:01:59,738
«نقاله» رو خبر میکنن
تا شنخز رو ببره.
565
01:02:00,383 --> 01:02:02,251
تا دقیقهی آخر هم
دست از کار نمیکشن.
566
01:02:02,585 --> 01:02:06,069
نقالهی آلفا صفر، توجه!
شنخز آمادهی عملیات پهلوگیریه.
567
01:02:06,222 --> 01:02:08,228
تلاقی در پنج دقیقه. تمام.
568
01:02:13,062 --> 01:02:15,081
کسی نقاله رو میبینه؟
569
01:02:19,402 --> 01:02:20,786
اوناهاش.
570
01:02:20,970 --> 01:02:24,549
از نقالهی آلفا صفر به
دلتا آژاکس شمارهی 9.
571
01:02:24,807 --> 01:02:26,303
داریم از سمت شرق
بهتون نزدیک میشیم.
572
01:02:26,943 --> 01:02:29,500
در حال اصلاح ارتفاع و آماده
شدن برای پهلوگیری و اتصال.
573
01:02:29,912 --> 01:02:33,114
تأیید شد، آلفا صفر.
پهلوگیری رو آغاز میکنیم.
574
01:02:35,451 --> 01:02:38,386
- تی 5.
- تأیید شد.
575
01:02:38,588 --> 01:02:40,352
- ظرف 30 ثانیه آمادهی پرواز باشید.
- پهلوگیری آغاز شد.
576
01:02:40,423 --> 01:02:42,238
محکم بشینید.
577
01:02:46,095 --> 01:02:48,100
آلفا صفر، یکی از
اتصالها برقرار نشد.
578
01:02:48,231 --> 01:02:51,668
- چی شده؟
- یکی از لنگرها خرابه!
579
01:02:52,769 --> 01:02:54,097
گندش بزنن!
580
01:02:54,237 --> 01:02:58,136
اینجا نقاله! امکان ادامهی عملیات نیست.
بدون اون لنگر نمیتونیم بلندتون کنیم.
581
01:02:58,307 --> 01:02:59,956
همه تماس بگیرن! همه!
582
01:03:00,109 --> 01:03:02,318
اگه نقالهی دیگهای در
ناحیه هست، لطفاً جواب بده!
583
01:03:03,146 --> 01:03:05,069
دیدهبان 1، گزارش بده! تمام.
584
01:03:05,181 --> 01:03:10,381
سیستم هیدرولیک خرابه. نمیرسیم
درستش کنیم. باید تخلیه کنید!
585
01:03:10,620 --> 01:03:12,480
- چند نفر سوار اون شنخز هستن؟
- 21 نفر.
586
01:03:12,588 --> 01:03:15,393
- هر کدوم از هواپیماهای ما 6 نفر جا دارن.
- باز هم 3 نفر کم میآد.
587
01:03:15,525 --> 01:03:16,975
یه کارش میکنیم.
588
01:03:28,871 --> 01:03:31,061
دوک لیتو آتریدیز صحبت میکنه.
589
01:03:31,207 --> 01:03:34,700
داریم فرود میآیم تا خدمهی دلتا
آژاکس شمارهی 9 رو سوار کنیم.
590
01:03:34,944 --> 01:03:35,895
سمت چپ فرود میایم.
591
01:03:47,223 --> 01:03:49,829
هر کدوم از سپرسازها
100 کیلو وزن داره.
592
01:03:49,992 --> 01:03:54,277
بله. گرنی، به محافظها بگو
سپرسازهاشونو بندازن بیرون.
593
01:03:54,463 --> 01:03:57,149
پل، تو هم برو عقب تاپتر
و هدایتشون کن داخل.
594
01:03:57,300 --> 01:04:01,119
دلتا آژاکس شمارهی 9، همین حالا
هفتنفر-هفتنفر سوار هواپیماهای ما بشید!
595
01:04:59,395 --> 01:05:01,570
تلاقی ظرف 2 دقیقه.
596
01:05:03,532 --> 01:05:07,079
داره میرسه، بچهها!
دیگه باید تخلیه کنیم.
597
01:05:08,738 --> 01:05:09,945
کجان پس؟
598
01:05:10,106 --> 01:05:12,102
قربان، پروتکلها رو
بیدلیل تدوین نکردهان.
599
01:05:12,241 --> 01:05:14,478
اگه پامونو بذاریم بیرون
فرقی با مرده نداریم!
600
01:05:15,044 --> 01:05:18,639
تازه، یه محمولهی پُر ادویه
داریم. نمیشه که همین جور...
601
01:05:18,881 --> 01:05:22,243
گور پدر ادویه! میخوام تمام خدمه
همین حالا از اون شنخز بیان بیرون!
602
01:05:37,800 --> 01:05:39,599
هفت نفر اینجا! هفت نفر هم اونجا!
603
01:05:42,271 --> 01:05:44,445
بدوید! بدوید!
604
01:05:59,622 --> 01:06:03,461
کویساتز هدراخ...
605
01:06:15,771 --> 01:06:19,158
کویساتز هدراخ بیدار شده...
606
01:06:28,684 --> 01:06:30,595
زود باشید سوار شید!
607
01:06:38,728 --> 01:06:40,923
رسید!
608
01:06:42,798 --> 01:06:43,873
پل!
609
01:06:46,302 --> 01:06:47,438
پل!
610
01:06:51,374 --> 01:06:54,700
صدای قدمهاتو میشناسم، پیرمرد.
611
01:06:55,478 --> 01:06:57,890
بلند شو! بلند شو بریم!
612
01:06:59,749 --> 01:07:02,290
چهات شده؟!
زود باش! زود باش!
613
01:07:02,485 --> 01:07:03,805
بدو!
614
01:07:48,964 --> 01:07:53,600
«متبرک باد خدیو و آبش.
متبرک باد آمد و رفتش.»
615
01:07:53,769 --> 01:08:00,385
«ایدون باد که جهان با گذر او منزه شود. ایدون باد
که جهان در سایهی او برای مردمانش دوام یابد.»
616
01:08:24,600 --> 01:08:26,630
- آهای! تو نباید از این جور ریسکها بکنی!
- بله، قربان.
617
01:08:26,735 --> 01:08:29,282
- تو مسئولیتهایی داری!
- متأسفم قربان. تکرار نمیشه.
618
01:08:29,305 --> 01:08:29,963
برو!
619
01:08:31,140 --> 01:08:32,791
دکتر کاینز!
620
01:08:34,276 --> 01:08:36,075
خودتون به چشم خودتون دیدید دیگه؟
621
01:08:36,178 --> 01:08:38,202
کاملاً واضحه. تمام وسایلی که
برامون گذاشتهان زهواردررفتهان!
622
01:08:38,280 --> 01:08:40,885
انگار عمداً کاری
کردهان که موفق نشیم.
623
01:08:42,618 --> 01:08:48,753
اون نقاله قدیمی بود، همین.
بیابون به تجهیزات سخت میگیره.
624
01:08:50,960 --> 01:08:53,700
خودتون میدونید که اگه من نتونم دوباره
تولید ادویه رو راه بندازم چی میشه!
625
01:08:55,431 --> 01:08:59,169
وظیفهی من این نیست
که طرف شما رو بگیرم.
626
01:08:59,335 --> 01:09:04,392
آراکیس مردان زیادی مثل شما
رو دیده که اومدهان و رفتهان.
627
01:09:06,008 --> 01:09:09,452
خوب مراقب خانوادهتون باشید.
628
01:09:12,982 --> 01:09:17,197
بیابون به آدمها هم سخت میگیره.
629
01:09:32,501 --> 01:09:38,251
ادویه یه مادهی روانانگیزه.
انگار بهش حساسیت داری.
630
01:09:43,078 --> 01:09:45,650
چیزیت نیست.
631
01:09:45,848 --> 01:09:48,475
ممنونم، دکتر یوئی.
632
01:09:57,259 --> 01:10:00,245
اتفاقی که برام
افتاد حساسیت نبود.
633
01:10:01,697 --> 01:10:03,062
مکاشفه بود.
634
01:10:05,868 --> 01:10:07,352
چشمام بازِ باز بود.
635
01:10:09,572 --> 01:10:11,639
چی دیدی؟
636
01:10:48,077 --> 01:10:51,752
کویساتز هدراخ...
637
01:10:51,914 --> 01:10:54,901
میتونی ببینی...
638
01:11:36,358 --> 01:11:40,881
سر در نمیارم. خیال کردم مرگ
خودمو دیدم. ولی این طور نبود.
639
01:11:41,997 --> 01:11:45,615
فقط میدونم که یه خنجر این
وسط یه نقشی بازی میکنه.
640
01:11:47,803 --> 01:11:50,120
یه نفر بهم یه خنجر میده.
641
01:11:50,272 --> 01:11:53,595
ولی نمیدونم چه
کسی یا کِی یا کجا...
642
01:11:56,045 --> 01:12:00,826
ولی بعضی چیزها کاملاً واضحن.
اینو حس میکنم.
643
01:12:05,187 --> 01:12:06,425
مثلاً میدونم که تو حاملهای.
644
01:12:12,828 --> 01:12:16,000
از کجا میدونی؟!
645
01:12:16,165 --> 01:12:33,772
من خودمم به زور فهمیدم!
هنوز دو سه هفته بیشتر نشده!
646
01:13:10,586 --> 01:13:10,692
سالوسا سکوندوس
سیارهی نظامیان امپراتوری
647
01:13:11,657 --> 01:13:11,722
[بارون ما رو میخواد چی کار؟]
648
01:13:11,727 --> 01:13:11,882
[هارکوننها که نسبت به
آتریدیزها برتری نفرات دارن!]
649
01:13:11,920 --> 01:13:14,244
خاندان آتریدیز یکی از بهترین ارتشها
رو در قلمرو امپراتوری داره.
650
01:13:14,356 --> 01:13:18,307
نفراتشون توسط گرنی هالک
و دانکن آیداهو آموزش دیدهان.
651
01:13:19,587 --> 01:13:27,713
[ما ساردوکاریم. جنگجویان برگزیدهی
امپراتوری. هر کس جلومون بایسته نابود میشه.]
652
01:13:29,271 --> 01:13:32,221
شکی نیست.
653
01:13:27,536 --> 01:13:30,168
سه گردان. طبق توافق.
654
01:13:34,639 --> 01:13:38,817
[هرچه فرمان امپراتور باشه
همون میشه.]
655
01:14:10,779 --> 01:14:12,962
باید یه چیزی رو
دربارهی پل بدونی.
656
01:14:13,115 --> 01:14:17,287
نه. فکر نکنم بخوام بدونم.
657
01:14:17,619 --> 01:14:21,699
از وقتی به اون مادر روحانیتون
معرفیش کردی دیگه خود سابقش نیست.
658
01:14:23,192 --> 01:14:26,264
حواسش پرته.
659
01:14:26,428 --> 01:14:29,475
جسیکا، تو برای
من یه پسر آوردی...
660
01:14:29,631 --> 01:14:32,867
... و از لحظهی تولدش تا حالا من
هیچوقت شک و تردیدی نسبت به تو نداشتهام.
661
01:14:33,035 --> 01:14:37,614
همیشه بهت اعتماد کامل داشتهام.
حتی وقتی کارهای مخفیانه میکردی.
662
01:14:38,941 --> 01:14:42,002
ولی حالا میخوام این
یک سؤالمو جواب بدی:
663
01:14:43,512 --> 01:14:47,977
اگر اتفاقی بیفته، از
پسرمون محافظت میکنی؟
664
01:14:49,885 --> 01:14:51,293
تا پای جانم!
665
01:14:51,487 --> 01:14:55,326
روی صحبتم با مادرش نیست،
با بنهجسریتیه که جلوم ایستاده.
666
01:14:58,126 --> 01:15:01,000
از پل محافظت میکنی؟
667
01:15:05,734 --> 01:15:08,770
این فکر و خیالها از کجا اومده؟
668
01:15:14,209 --> 01:15:17,211
لیتو، این رفتار، رفتار تو نیست.
669
01:15:22,351 --> 01:15:24,853
فکر میکردم فرصت
بیشتری داشته باشیم.
670
01:15:43,705 --> 01:15:47,797
- شب خوش، ارباب پل.
- شب بخیر، دکتر یوئی.
671
01:15:57,619 --> 01:16:00,697
باید بخوابی.
672
01:16:00,889 --> 01:16:04,443
نه، با دارو نه.
673
01:16:18,907 --> 01:16:21,908
باید باهات ازدواج میکردم.
674
01:17:39,388 --> 01:17:42,194
حوات! نگهبانی!
675
01:17:43,492 --> 01:17:45,242
نگهبانی!
676
01:18:47,789 --> 01:18:50,190
قربان... قربان!
677
01:18:50,358 --> 01:18:52,269
سپرها از کار افتادهان.
678
01:19:01,036 --> 01:19:02,901
پناه بر خدا.
679
01:19:03,071 --> 01:19:05,405
هر چی هواپیمای مسلح هست
از زمین بلند کنید! برید!
680
01:20:53,715 --> 01:20:55,673
افراد، به دنبال من!
681
01:21:24,713 --> 01:21:26,977
آتریدیز!
682
01:21:55,911 --> 01:21:58,626
ساردوکارها!
683
01:22:21,770 --> 01:22:24,123
متأسفم، سرورم.
684
01:22:26,274 --> 01:22:30,231
من با بارون یه معامله کردم.
685
01:22:31,780 --> 01:22:35,631
- چرا؟
- چارهای نداشتم.
686
01:22:35,784 --> 01:22:38,178
همسرم، وانا، دست هارکوننهاست.
687
01:22:39,688 --> 01:22:42,676
دارن مثل عروسک بند بندِ تنشو
از هم جدا میکنن.
688
01:22:43,258 --> 01:22:47,470
من میخوام آزادیشو بخرم،
و بهای این آزادی شمایید.
689
01:22:50,365 --> 01:22:55,679
این هم برای پل. هر کاری
از دستم بربیاد انجام میدم.
690
01:22:55,937 --> 01:22:58,577
از شما هم میخوام که
یه نفر رو برام بکشید.
691
01:23:02,177 --> 01:23:05,646
الآن دندون مصنوعیتونو
عوض میکنم.
692
01:23:05,814 --> 01:23:10,654
اگه این دندون جدید رو
محکم گاز بگیرید خرد میشه.
693
01:23:10,819 --> 01:23:14,983
بعد، کافیه نفستونو بیرون بدید
تا هوا پر از یه گاز سمی بشه.
694
01:23:15,156 --> 01:23:17,016
البته نفس آخرتون خواهد بود...
695
01:23:17,959 --> 01:23:20,628
...ولی اگه لحظهی
درست رو انتخاب کنید...
696
01:23:21,563 --> 01:23:24,175
...نفس آخر بارون هم خواهد بود.
697
01:24:57,592 --> 01:24:59,346
پل.
698
01:25:12,504 --> 01:25:18,603
[میندازیمشون توی بیابون و
کار رو میسپریم به کرمها.]
699
01:25:18,728 --> 01:25:22,320
[چرا همینجا رگشونو نزنیم؟]
700
01:25:22,487 --> 01:25:26,831
[ممکنه حقیقتگو
به جونمون بندازن.]
701
01:25:27,876 --> 01:25:30,632
[اون وقت میتونیم صادقانه
بگیم که ما نکشتیمشون.]
702
01:25:36,815 --> 01:25:40,365
[اونی که خراش داره کَره.]
703
01:26:21,509 --> 01:26:23,424
برید به جهنم، سگهای کثیف!
704
01:27:58,840 --> 01:28:02,644
من تا به حال اعیون
جماعت نصیبم نشده...
705
01:28:04,012 --> 01:28:07,445
- ...تو چطور؟
- بنهجسریتها که اعیون نیستن!
706
01:28:07,615 --> 01:28:11,330
برای من که به قدر کافی اعیونه.
707
01:28:11,486 --> 01:28:15,749
چطوره پسره رو خوراک کرمها کنیم و
بعدش یه خداحافظی طولانی با مامانش بکنیم؟
708
01:28:15,923 --> 01:28:18,294
غلط میکنی به مادرم دست بزنی...
709
01:28:19,160 --> 01:28:21,141
حرف نزن!
710
01:28:25,968 --> 01:28:29,063
[نه. هنوز آماده نیستی.]
711
01:28:31,539 --> 01:28:34,140
دهنبندشو باز کن.
712
01:28:42,150 --> 01:28:43,997
خفه شو.
713
01:28:44,165 --> 01:28:47,146
[باید با لحن درست اداش کنی.]
714
01:28:53,527 --> 01:28:58,313
[به قدر کافی دور شدهایم.
پسره رو بندازیم بیرون.]
715
01:29:12,880 --> 01:29:15,327
دهنبندشو باز کن!
716
01:29:20,221 --> 01:29:22,265
بکشش!
717
01:29:30,398 --> 01:29:33,236
آزادمون کن!
718
01:29:45,046 --> 01:29:47,944
صبر کن! بند رو پاره کن.
719
01:29:50,718 --> 01:29:52,449
خنجر رو بده به من!
720
01:30:00,895 --> 01:30:03,775
زیر و بمی صدات خیلی تصنعی بود.
721
01:30:11,873 --> 01:30:13,180
یه «حرهتوشه» است.
722
01:30:26,421 --> 01:30:27,791
هواپیما رو از کار انداختهان.
723
01:32:03,017 --> 01:32:06,776
آشپزخونهات
فوقالعاده است، اخوی!
724
01:32:24,272 --> 01:32:26,526
این دستخط دکتر یوئیه.
725
01:32:27,208 --> 01:32:31,890
«اگر کسی از آراکین جان به در ببرد، یک
چراغ خطر مخصوص آتریدیز در حرهتوشه هست.»
726
01:32:32,079 --> 01:32:34,242
«اگر خدا بخواهد
پیدایتان میکنند.»
727
01:32:42,189 --> 01:32:45,723
سرورم، جناب بارون.
دکتر یوئی رو آوردهایم.
728
01:32:45,893 --> 01:32:47,339
همون خائنه؟
729
01:32:48,763 --> 01:32:49,646
چی میخوای؟
730
01:32:51,065 --> 01:32:54,644
سیستم مخابراتشون رو مختل کردم.
سپرهاشونم از کار انداختم.
731
01:32:56,804 --> 01:32:58,975
دوک و خانوادهاش رو
هم در اختیارتون گذاشتم.
732
01:32:59,140 --> 01:33:04,141
موبهمو عین قرارمون، ها؟
من قرار بود برای تو چه کار کنم؟
733
01:33:04,312 --> 01:33:08,223
دست از شکنجهی همسرم بردارید.
734
01:33:08,416 --> 01:33:09,738
بله.
735
01:33:42,950 --> 01:33:47,802
گفته بودم آزادش میکنم... و
میذارم تو هم بهش ملحق بشی.
736
01:33:51,626 --> 01:33:53,606
باشه، برو و بهش ملحق شو.
737
01:34:02,436 --> 01:34:04,490
خوب، فکر میکنی
الآن نوبت کیه؟
738
01:34:08,342 --> 01:34:09,921
یه «شنکوب».
739
01:34:10,711 --> 01:34:11,683
ولی از تقطیرجامه خبری نیست...
740
01:34:12,380 --> 01:34:14,259
...همون یه
چیزی که واقعاً لازم داریم!
741
01:34:19,387 --> 01:34:22,935
چندصد ساله که خاندانهای ما
دارن خون همدیگه رو میریزن.
742
01:34:24,191 --> 01:34:25,522
ولی دیگه تموم شد.
743
01:34:27,328 --> 01:34:31,496
پسرت مرده. همبالینت هم مرده.
744
01:34:31,666 --> 01:34:34,895
امشب، خاندان آتریدیز
از هستی ساقط میشه.
745
01:34:37,338 --> 01:34:40,189
و تبار تو برای همیشه
به پایان میرسه.
746
01:34:53,587 --> 01:34:56,089
چی گفتی؟
747
01:35:04,699 --> 01:35:09,129
«جایگاه من اینجاست
و اینجا خواهد ماند!»
748
01:36:52,473 --> 01:36:56,616
- کاینز!
- اینجا برات امن نیست.
749
01:36:56,811 --> 01:36:59,588
به خاندانهای کبیرِ «لندسرات»
میگی که چطور به ما خیانت شد؟
750
01:36:59,680 --> 01:37:01,311
که چطور بهترینِ
بهترینهامون رو کشتن؟
751
01:37:02,349 --> 01:37:07,449
به من دستور دادهان که
چیزی نگم... که چیزی نبینم.
752
01:37:09,523 --> 01:37:11,886
پس امپراتور ما رو
فرستاد اینجا تا بمیریم.
753
01:38:00,107 --> 01:38:02,354
توی چادر ادویه هست.
754
01:39:28,128 --> 01:39:30,398
آینده همینه.
آیندهای که در راهه.
755
01:39:45,646 --> 01:39:49,864
جنگ مقدس مثل یه آتش سیریناپذیر
به کل دنیا سرایت میکنه.
756
01:40:02,162 --> 01:40:07,454
پل، تو ترسیدهای. میبینم که ترسیدهای.
خواهش میکنم به من بگو از چی میترسی.
757
01:40:17,211 --> 01:40:22,079
- یکی کمکم کنه. خواهش میکنم!
- پل...
758
01:40:23,884 --> 01:40:25,533
در راهه...
759
01:40:25,686 --> 01:40:27,120
یه جنگ مقدس رو میبینم که مثل یه
آتش سیریناپذیر به کل دنیا سرایت میکنه...
760
01:40:27,187 --> 01:40:29,106
یه مذهب جنگآفرین، به نام پدرم
و زیر بیرق آتریدیز!
761
01:40:29,189 --> 01:40:38,923
لشکریان متعصب و سرسپردهای که در
ضریح جمجمهی پدرم عبادت میکنن...
762
01:40:39,266 --> 01:40:47,917
یه جنگ به نام من!
همه اسم منو فریاد میزنن!
763
01:40:33,527 --> 01:40:36,734
پل...
764
01:40:48,409 --> 01:40:50,407
پل آتریدیز...
765
01:40:50,577 --> 01:40:53,533
تو پسر پدرتی. تو پسر منی.
766
01:40:53,614 --> 01:40:55,863
تو دوک پل آتریدیز هستی.
767
01:40:57,217 --> 01:41:00,000
خودت میدونی که کی هستی.
768
01:41:00,087 --> 01:41:03,013
ولم کن!
769
01:41:03,190 --> 01:41:07,831
تو این کارو با من کردی! اون
بنهجسریتتون از من یه هیولا ساخت!
770
01:41:32,753 --> 01:41:35,048
پدرم مرده.
771
01:42:11,525 --> 01:42:13,632
یه نفر اینجاست.
772
01:42:13,961 --> 01:42:16,846
باید آب بخوری.
773
01:42:17,030 --> 01:42:20,125
آب تصفیه شدهی چادره.
774
01:42:27,141 --> 01:42:29,610
اشک و عرق...
775
01:42:32,613 --> 01:42:34,233
بسیار خوب. بریم بیرون.
776
01:43:47,554 --> 01:43:49,056
دانکنه.
777
01:43:59,266 --> 01:44:01,885
بانوی من... پل...
778
01:44:02,069 --> 01:44:05,990
- خیلی متأسفم... پدرتون...
- میدونیم.
779
01:44:07,641 --> 01:44:09,212
سرورم، حضرت دوک.
780
01:44:22,756 --> 01:44:23,593
بیاید.
781
01:44:25,826 --> 01:44:27,066
اینو بخورید.
782
01:44:34,601 --> 01:44:38,412
هارکوننها همزمان به تمام
مراکز جمعیتیِ سیاره حمله کردن.
783
01:44:38,605 --> 01:44:40,583
باید ده لشکر بوده باشن.
چندصد سفینه!
784
01:44:40,807 --> 01:44:42,828
بینشون ساردوکار هم بود.
785
01:44:42,943 --> 01:44:45,437
- دستکم دو گردان.
- مطمئنی؟
786
01:44:45,579 --> 01:44:47,480
کافیه با یه ساردوکار سرشاخ
بشید تا بفهمید ساردوکاره.
787
01:44:48,315 --> 01:44:52,916
پس امپراتور تصمیمشو
گرفته که طرف کیو بگیره.
788
01:44:54,621 --> 01:44:57,008
قاضی تحول چی میگه؟
789
01:44:57,824 --> 01:44:59,825
امپراتور من رو از
گفتن هر چیزی منع کرده.
790
01:44:59,960 --> 01:45:02,978
با این حال تو برای کمک به ما
جون خودتو به خطر انداختی.
791
01:45:22,382 --> 01:45:23,854
طوفان در راهه.
792
01:45:37,998 --> 01:45:42,832
طوفان تا یکی دو ساعت
دیگه میرسه. اینجا در امانیم.
793
01:45:43,003 --> 01:45:44,261
میدونید اینجا کجاست؟ یه پایگاه
آزمایشگاهیِ بومشناختی قدیمیه.
794
01:45:45,339 --> 01:45:52,684
قرار بود این سیاره رو رام کنن.
795
01:45:53,046 --> 01:45:55,541
...آبی که زیر شنها
به دام افتاده رو آزاد کنن.
796
01:45:58,485 --> 01:46:00,539
میشد از آراکیس یه بهشت ساخت.
797
01:46:01,188 --> 01:46:02,356
کارهاش هم شروع شده بود،
ولی بعدش ادویه کشف شد.
798
01:46:02,389 --> 01:46:07,067
با کشف ادویه، دیگه هیچکس
نمیخواست بیابون از بین بره.
799
01:46:07,227 --> 01:46:10,094
تانات، برای مهمانانمون
تقطیرجامه تهیه میکنی؟
800
01:46:10,197 --> 01:46:11,427
به چشم، لیت.
801
01:46:11,531 --> 01:46:14,385
- شامیر، سرویس قهوه لطفاً.
- الساعه، لیت.
802
01:46:16,837 --> 01:46:19,739
تو چهکارهی حرهمردان هستی؟
803
01:47:08,755 --> 01:47:11,897
میدونید بزرگترین ترس
خاندانهای کبیر چیه، دکتر کاینز؟
804
01:47:13,427 --> 01:47:16,257
دقیقاً همین اتفاقی که
اینجا برای ما افتاد.
805
01:47:16,428 --> 01:47:19,515
میترسن ساردوکارها بیان و
یکی یکی سربهنیستشون کنن.
806
01:47:22,602 --> 01:47:26,321
فقط با اتحاد با هم میتونن شانسی
برای مقابله با امپراتوری داشته باشن.
807
01:47:27,841 --> 01:47:29,183
حاضرید شاهد بشید؟
808
01:47:30,110 --> 01:47:33,002
حاضرید شهادت بدید که
امپراتور علیه ما وارد عمل شد؟
809
01:47:33,313 --> 01:47:35,574
به فرض که حرفمو باور کنن...
810
01:47:36,316 --> 01:47:38,076
بین خاندانهای کبیر و امپراتور
جنگ تمامعیار بر پا میشه.
811
01:47:38,118 --> 01:47:43,337
کل قلمرو امپراتوری
به آشوب کشیده میشه.
812
01:47:43,623 --> 01:47:47,507
بیایید فرض کنیم که من گزینهای
غیر از آشوب جلوی امپراتور بذارم.
813
01:47:47,661 --> 01:47:51,581
میدونید که امپراتور پسری نداره و
دخترانش هم هنوز ازدواج نکردهان.
814
01:47:51,765 --> 01:47:54,230
میخوای شانستو با
تخت سلطنت امتحان کنی؟
815
01:47:54,634 --> 01:47:58,099
امپراتور از خاندان آتریدیز
میترسید. آوردتون اینجا تا بکشدتون!
816
01:47:58,205 --> 01:48:00,126
چرا متوجه نیستی؟
817
01:48:00,807 --> 01:48:04,352
تو یه پسرِ گمشده هستی
توی یه سوراخ توی زمین.
818
01:48:08,181 --> 01:48:11,759
حرهمردان صحبت
از لسانالغیب میکنن.
819
01:48:11,952 --> 01:48:13,677
مراقب باش.
820
01:48:13,854 --> 01:48:17,163
صدای ناطقهی جهان خارج. کسی
که میتونه به بهشت هدایتشون کنه.
821
01:48:18,625 --> 01:48:19,586
خرافاته.
822
01:48:24,631 --> 01:48:28,872
میدونم که یه جنگجوی حرهمرد رو
دوست داشتی و در یه نبرد از دستش دادی.
823
01:48:30,971 --> 01:48:34,600
میدونم که ساکن دو دنیا هستی
و با اسمهای زیادی میشناسنت.
824
01:48:39,913 --> 01:48:41,843
من رؤیای تو رو دیدهام.
825
01:48:45,919 --> 01:48:50,669
دکتر کاینز، من در مقام امپراتور میتونم
با یه اشاره از آراکیس بهشت بسازم!
826
01:48:52,113 --> 01:48:56,074
[جداً خیال میکنی اون
میتونه «مهدی» باشه؟]
827
01:48:57,283 --> 01:48:59,035
[آخه خیلی جوونه.]
828
01:50:46,539 --> 01:50:48,750
ساردوکارها!
829
01:50:50,710 --> 01:50:55,125
- نه! دانکن!
- پل، نه!
830
01:50:59,686 --> 01:51:03,197
- دانکن، نه!
- در رو قفل کرده.
831
01:51:51,538 --> 01:51:52,566
اون مرده.
832
01:51:53,206 --> 01:51:54,259
دانکن!
833
01:51:54,374 --> 01:51:56,026
باید بریم. چارهای نداریم!
834
01:52:03,550 --> 01:52:05,761
پل، بدو!
835
01:52:24,871 --> 01:52:26,677
بیاید! بیاید!
836
01:52:57,904 --> 01:53:01,309
شعاعهای نور رو دنبال کنید.
میرسید به یه تاپتر آمادهی پرواز.
837
01:53:01,941 --> 01:53:03,776
بهترین گزینهتون
استفاده از طوفانه...
838
01:53:03,910 --> 01:53:06,471
بالای 5000 متر، بیشترش غباره.
سوارش بشید و بالاش بمونید.
839
01:53:06,579 --> 01:53:11,962
- به سمت جنوب برید و حرهمردان رو پیدا کنید.
- با ما نمیآیید؟
840
01:53:12,118 --> 01:53:13,333
فقط دو نفر جا داره.
841
01:53:13,419 --> 01:53:16,904
من میرم به ایستگاه بعدی و این
حمله رو به لندسرات گزارش میکنم.
842
01:53:16,990 --> 01:53:18,855
چطور؟
843
01:53:19,025 --> 01:53:21,825
من حرهمردم. بیابون خونهمه.
844
01:53:23,329 --> 01:53:25,962
- موفق باشید.
- موفق باشید.
845
01:56:02,864 --> 01:56:06,626
[کاینز! تو به امپراتور
خیانت کردی.]
846
01:56:06,793 --> 01:56:08,597
من فقط خادم یک اربابم...
847
01:56:09,295 --> 01:56:12,209
... و اون ارباب اسمش شیءخُلُده!
848
01:56:57,677 --> 01:56:59,839
چند تا هواپیمای جت
دارن تعقیبمون میکنن.
849
01:57:33,079 --> 01:57:34,754
پل، به قدر کافی بالا نیستیم!
850
01:58:07,747 --> 01:58:10,762
نباید بترسم. ترس قاتل ذهن است...
851
01:58:10,917 --> 01:58:14,441
ترس مرگ خُردی است
که به ویرانی میانجامد...
852
01:58:20,259 --> 01:58:23,232
دوستت رو پیدا کن
853
01:58:32,605 --> 01:58:36,609
راز حیات مسئله و معما
نیست که بخواهیم حلش کنیم...
854
01:58:38,611 --> 01:58:41,090
... بلکه حقیقتی است
که باید تجربهاش کنیم.
855
01:58:44,283 --> 01:58:48,788
برای فهم یک فرایند
نباید متوقفش کرد...
856
01:58:48,955 --> 01:58:52,165
باید با جریان فرایند همراه شد.
857
01:58:52,325 --> 01:58:56,145
باید بهش پیوست و
همراهش جریان پیدا کرد.
858
01:58:56,796 --> 01:59:00,377
ولش کن... ولش کن...
859
01:59:33,522 --> 01:59:35,969
[هنوز بهبودی کامل پیدا نکردهان.]
860
01:59:47,346 --> 01:59:51,490
تا یه طوفان کوریولیس
تعقیبشون کردیم.
861
01:59:52,985 --> 01:59:56,032
از اونها که 800 کیلومتر
در ساعت سرعت دارن.
862
02:00:00,226 --> 02:00:02,456
هیچی نمیتونه از چنین طوفانی
جون سالم به در ببره.
863
02:00:02,595 --> 02:00:06,985
اونها مردهان. بی هیچ شکی.
864
02:00:14,273 --> 02:00:18,190
پس بالاخره تموم شد.
865
02:00:18,711 --> 02:00:24,119
به گیدی پرایم اطلاع بدید تا شروع
کنن به فروختن ذخایر ادویهمون.
866
02:00:24,283 --> 02:00:28,161
اما به تدریج. قیمت نباید بیفته.
867
02:00:29,222 --> 02:00:33,227
در مخیلهات هم نمیگنجه که به راه انداختن
چنین لشکر عظیمی چقدر برام خرج برداشت.
868
02:00:33,392 --> 02:00:37,273
حالا، فقط یک چیز
از تو میخوام: درآمد.
869
02:00:38,297 --> 02:00:42,232
بچلونش ربان. محکم بچلونش!
870
02:00:42,401 --> 02:00:43,586
به چشم، عمو جان.
871
02:00:45,371 --> 02:00:46,296
حرهمردان رو چه کنم؟
872
02:00:47,607 --> 02:00:49,822
همهشونو بکش.
873
02:01:12,098 --> 02:01:13,643
بالای 5000 متر رسیدهایم.
874
02:02:51,831 --> 02:02:55,511
به محض این که فرود
اومدیم، بدو طرف صخرهها.
875
02:04:46,946 --> 02:04:49,557
باید از طریق این نفس بکشی.
876
02:05:18,978 --> 02:05:21,004
حالا باید حرهمردان
رو پیدا کنیم.
877
02:05:22,815 --> 02:05:25,567
- آمادهای؟
- آره.
878
02:06:32,451 --> 02:06:34,121
پل...
879
02:06:40,759 --> 02:06:43,508
نترس...
880
02:06:44,663 --> 02:06:48,480
حتی یه موش صحرایی کوچیک
هم میتونه اینجا دوام بیاره.
881
02:06:52,171 --> 02:06:54,008
باید با ترسهات روبرو بشی.
882
02:06:54,106 --> 02:07:00,057
یه دوست کمکت خواهد کرد.
883
02:07:00,279 --> 02:07:03,342
دنبال اون دوست برو.
884
02:07:04,950 --> 02:07:07,393
خیلی چیزها هست که باید یاد بگیری.
885
02:07:08,487 --> 02:07:12,069
من راه و رسم
بیابون رو یادت میدم.
886
02:07:14,627 --> 02:07:16,081
دنبالم بیا.
887
02:07:43,822 --> 02:07:47,486
سیچی که دانکن ساکنش بود...
888
02:07:47,660 --> 02:07:49,568
... یه جایی اون طرفه.
889
02:07:51,997 --> 02:07:54,412
انگار اون سمت
چند تا بوته میبینم.
890
02:07:55,067 --> 02:07:56,052
اونجا.
891
02:07:56,335 --> 02:07:58,090
این یعنی اونجا حرهمرد هست.
892
02:08:02,675 --> 02:08:07,539
برای عبور از بیابون تا تاریکی هوا صبر
میکنیم. حرهمردان همین کار رو میکنن.
893
02:08:09,848 --> 02:08:11,652
داریم به قلمرو
کرمها وارد میشیم.
894
02:08:12,418 --> 02:08:15,702
اینجا نمیشه عادی راه رفت.
اگر این کار رو بکنیم، مردهایم.
895
02:08:15,854 --> 02:08:19,393
باید مثل حرهمردان راه بریم.
بهش میگن «مشیِ شن».
896
02:08:19,558 --> 02:08:22,281
لااقل کتابفیلمی که توی خونه
تماشا میکردم که اینطور میگفت.
897
02:08:22,327 --> 02:08:23,677
باشه. باشه، فهمیدم.
898
02:08:23,829 --> 02:08:27,269
بسیار خوب، دنبالم بیا.
حرکات منو تکرار کن.
899
02:08:40,379 --> 02:08:42,002
فکر کنم مسیر درست همین باشه.
900
02:10:04,596 --> 02:10:07,785
نزدیکه. باید راه بیفتیم.
901
02:10:09,301 --> 02:10:10,678
صبر کن.
902
02:10:12,271 --> 02:10:14,182
«شنطبل»!
903
02:10:18,777 --> 02:10:20,074
بدو!
904
02:10:26,652 --> 02:10:28,665
بدو! بدو!
905
02:11:40,459 --> 02:11:41,874
صدای شنکوبه.
906
02:11:46,899 --> 02:11:49,678
یه نفر یه شنکوب راه انداخته.
907
02:12:03,448 --> 02:12:05,624
پل، بدو!
908
02:12:20,399 --> 02:12:24,403
دیدی چقدر بزرگ بود؟!
باورکردنی نیست!
909
02:12:27,739 --> 02:12:30,266
یه نفر صداش کرد.
910
02:12:38,175 --> 02:12:41,191
[ما تنها نیستیم.]
911
02:13:01,206 --> 02:13:02,323
فرار نکنید.
912
02:13:03,842 --> 02:13:06,926
اگه فرار کنید فقط
آب بدنتونو هدر میدید.
913
02:13:07,479 --> 02:13:09,807
صبر کنید.
914
02:13:16,188 --> 02:13:17,069
استیلگار!
915
02:13:17,155 --> 02:13:21,823
آهای! مگه منو نمیشناسی؟ اون روز
که به شورای پدرم اومدی منم اونجا بودم.
916
02:13:21,994 --> 02:13:24,928
آه، این پسر دوکه.
917
02:13:25,163 --> 02:13:28,671
منتظر چی هستی؟
ما فقط آبشونو لازم داریم.
918
02:13:28,834 --> 02:13:32,317
این همون پسریه که بهت گفتم.
نباید کاریش داشته باشیم.
919
02:13:32,485 --> 02:13:36,640
[- یعنی این لسانالغیبه؟
- اون که هنوز خودشو اثبات نکرده!]
920
02:13:36,808 --> 02:13:39,931
- اینا فقط دو تا آدم بیبنیهان.
- جامیس...
921
02:13:40,078 --> 02:13:44,832
عبورشون از گذرگاه شیءخُلُد
که کار شجاعانهای بود.
922
02:13:45,017 --> 02:13:47,908
گفتار و رفتار این پسر هم
که مثل آدمهای بیبنیه نیست.
923
02:13:49,187 --> 02:13:50,906
گفتار و رفتار پدرش
هم همین طور بود.
924
02:13:50,989 --> 02:13:53,524
اگه شنکوب من نبود مرده بودن.
925
02:13:53,692 --> 02:13:58,193
سر عقل بیا استیلگار.
این پسر، موعود ما نیست.
926
02:14:00,699 --> 02:14:02,286
ما دوستان صاحبنفوذی داریم.
927
02:14:02,434 --> 02:14:06,868
اگه بهمون کمک کنید که از این سیاره بریم...
بریم به کالادان... پاداش خوبی نصیبتون میشه.
928
02:14:07,039 --> 02:14:12,169
تو چه ثروتی بهتر از آب بدنت
میتونی به ما پیشکش کنی؟
929
02:14:16,381 --> 02:14:19,592
پسره هنوز جوونه. میتونه
راه و رسممون رو یاد بگیره.
930
02:14:20,385 --> 02:14:22,105
به اون امان میدیم.
931
02:14:23,088 --> 02:14:26,296
اما زنه نه آموزشدیدهاس...
932
02:14:28,093 --> 02:14:30,659
... و نه اون قدر جوونه
که بشه آموزشش داد.
933
02:15:00,959 --> 02:15:02,829
برگردید عقب، تولهسگها!
934
02:15:04,729 --> 02:15:06,887
اگه نزدیک بیاین رگمو میزنه!
935
02:15:11,903 --> 02:15:16,073
چرا نگفتی که یه زنِ
«عجایبباز» و جنگجو هستی؟
936
02:15:16,241 --> 02:15:18,325
صحبتمون قطع شد.
937
02:15:18,477 --> 02:15:21,689
آرام باش، زن. آرام.
938
02:15:22,914 --> 02:15:24,126
دربارهات اشتباه قضاوت کردم.
939
02:15:32,625 --> 02:15:37,699
[خورشید داره بالا میآد. باید
خودمونو به سیچ تابر برسونیم.]
940
02:15:39,112 --> 02:15:41,774
[اونجا دربارهی سرنوشت
این دو غریبه تصمیم میگیریم.]
941
02:15:46,972 --> 02:15:51,671
[تا اون موقع، اینها
تحت حمایت من هستند.]
942
02:15:53,335 --> 02:15:55,954
[سوگند میخورم.]
943
02:16:03,655 --> 02:16:05,748
خیال نکن میذاشتم
به دوستام صدمه بزنی.
944
02:16:31,349 --> 02:16:33,188
میگن تو مهدی هستی.
945
02:16:34,019 --> 02:16:35,761
ولی به چشم من یه پسر کوچولویی.
946
02:16:37,355 --> 02:16:38,387
سختترین راهو برای بالا
اومدن انتخاب کردی. دنبالم بیا.
947
02:16:38,890 --> 02:16:43,955
[راه بیفتیم! راه بیفتیم!]
948
02:16:47,699 --> 02:16:48,935
بدهش به من.
949
02:16:56,208 --> 02:16:59,834
هر وقت شایستگیت رو اثبات کردی
میتونی یه تفنگ «مولا» داشته باشی.
950
02:17:00,011 --> 02:17:01,271
بدهش به من.
951
02:17:06,785 --> 02:17:08,916
چانی، مسئولیت تازهواردها با توئه.
مراقب باش که در سفر آسیبی نبینن.
952
02:17:09,020 --> 02:17:11,041
بریم.
953
02:17:11,723 --> 02:17:14,445
من اونها رو نمیپذیرم.
954
02:17:20,065 --> 02:17:23,808
جامیس... همین که گفتم.
دیگه تمومش کن.
955
02:17:23,969 --> 02:17:28,298
مثل رهبرها حرف میزنی، ولی
رهبر قبیله قویترین عضوشه.
956
02:17:29,741 --> 02:17:32,750
مگه این زن توی نبرد شکستت نداد؟
957
02:17:32,944 --> 02:17:35,262
من میخوام قانون
«اَمتَل» اجرا بشه.
958
02:17:35,313 --> 02:17:39,236
- تو نمیتونی یک «سیّدنا» رو به مبارزه دعوت کنی.
- پس یه نفر باید به نیابت ازش مبارزه کنه.
959
02:17:39,417 --> 02:17:44,267
حامیس، این کار رو نکن...نکن!
شب داره به آخر میرسه.
960
02:17:44,422 --> 02:17:47,188
پس خورشید میتونه
شاهد این مرگ باشه.
961
02:17:47,425 --> 02:17:49,177
بالاخره نایب مبارزهاش کیه؟
962
02:18:00,305 --> 02:18:03,255
نایبش رو میپذیرم.
963
02:18:34,472 --> 02:18:37,193
پل آتریدیز باید بمیره...
964
02:18:40,145 --> 02:18:44,628
تا کویساتز هدراخ
بتونه زنده بشه...
965
02:18:47,519 --> 02:18:52,724
نترس. مقاوت نکن.
966
02:18:58,963 --> 02:19:03,874
وقتی جون کسی رو میگیری،
جون خودتو میگیری.
967
02:19:35,734 --> 02:19:39,535
من باور نمیکنم که
تو لسانالغیب باشی...
968
02:19:39,704 --> 02:19:42,357
... ولی میخوام شرافتمندانه بمیری.
969
02:19:53,218 --> 02:19:56,736
این تیغالماسه رو
خواهر مادربزرگم بهم داد.
970
02:19:59,290 --> 02:20:04,061
از دندون شیءخُلُد ساخته شده؛
یه ماسهکرم بزرگ.
971
02:20:05,096 --> 02:20:08,030
اگر با این خنجر در دستت بمیری
افتخار بزرگی کسب کردهای.
972
02:20:12,203 --> 02:20:15,644
پس این خارجی کجاست؟!
973
02:20:21,780 --> 02:20:24,455
جامیس جنگجوی خوبیه.
نمیذاره زجر بکشی.
974
02:20:24,916 --> 02:20:26,455
چانی...
975
02:20:38,763 --> 02:20:39,844
هیچی.
976
02:21:35,320 --> 02:21:38,715
خنجرت خُرد و خراب باد!
977
02:21:45,296 --> 02:21:47,127
باید از خنجرم استقبال هم بکنی.
978
02:21:50,735 --> 02:21:52,968
این دنیا به هر حال میکشدت.
979
02:21:55,874 --> 02:21:57,206
این جوری سریعتره.
980
02:22:37,048 --> 02:22:38,565
تسلیم میشی؟!
981
02:22:40,919 --> 02:22:44,006
این پسر با قوانین
ما آشنا نیست.
982
02:22:44,222 --> 02:22:47,938
در قانون امتل تسلیمی در کار نیست.
تنها چیزی که برنده رو معلوم میکنه مرگه.
983
02:22:55,967 --> 02:22:57,745
- داره بازیش میده؟
- نه.
984
02:22:59,237 --> 02:23:00,703
پل تا حالا کسی رو نکشته.
985
02:23:11,649 --> 02:23:15,583
کویساتز هدراخ...
986
02:23:19,123 --> 02:23:22,095
کویساتز هدراخ...
987
02:23:22,260 --> 02:23:25,965
برخیر! بلند شو!
988
02:25:18,543 --> 02:25:22,279
تو دیگه یکی از ما هستی.
یه جان جایگزین یه جان دیگه میشه.
989
02:25:22,447 --> 02:25:25,540
- همراه ما به سیچ تابر بیا.
- نه!
990
02:25:25,717 --> 02:25:27,248
پل باید از این سیاره بره.
991
02:25:27,351 --> 02:25:30,685
حتماً راهی برای این کار دارید.
شما قاچاقچی دارید... سفینه دارید.
992
02:25:30,855 --> 02:25:32,081
- نه.
- شما...
993
02:25:33,057 --> 02:25:34,992
امپراتور ما رو به این سیاره فرستاد...
994
02:25:36,561 --> 02:25:38,165
... و پدرم پذیرفت.
995
02:25:39,230 --> 02:25:43,802
نه به خاطر ادویه، نه به خاطر ثروت...
996
02:25:43,968 --> 02:25:45,491
... بلکه به خاطر قدرت مردمان شما.
997
02:25:49,107 --> 02:25:51,097
راه من از بیابون میگذره.
998
02:25:53,878 --> 02:25:56,143
میبینمش.
999
02:25:57,749 --> 02:26:01,644
اگر ما رو میپذیرید، میآییم.
1000
02:26:50,501 --> 02:26:51,733
نیروی بیابانی.
1001
02:26:53,304 --> 02:26:54,977
این تازه اولشه.