Subtitled By Mohamad
...دن
شايد صداي باد باشه
!نه
!دست نگه داريد خواهش مي کنم دست نگه داريد
!اوانز تو فقط يه هفته وقت داري وگرنه اينبار خونه رو ميسوزونيم
!ويليام
!ويليام
!لعنتي . ويليام
برو بيرون ! ولش کن
!ولم کن
!اين آخرين علوفه اي بود که داشتيم
خودم درستش ميکنم
نه نمي کني
گله رو آوردم بيرون الان. برو اونجا رو تميز کن
!تو به من دروغ گفتي دن
تو به من گفتي قرضمونو به هلندر پرداخت کرديم .
خب پس تو فکر مي کني ما چطوري علوفه خريديم
من فقط يک انتخاب بين خانوادم و
ما قرار بود تصميماتو با هم بگيريم
مگه تو تصميمه ديگه اي ميگرفتي؟
آليس. مادوباره مي تونيم همه چي رو دوباره درست کنيم
نمي تونيم هم جلوي هلندر رو از فروش زمينمون
مشکل اينجاست که دکترها تو درمانگاه کار زيادي براي پاي من نکردن
اينجوري به من نگاه نکن
به کلانتر ميگي اونا چيکار کردن ؟
- کلانتر هيچ گهي نميخوره
مارک اول اينکه ميخوام شما پسرهارو با خودم ببرم
اونجا چرا ؟
تا با هلندر صحبت کنم
بهش ميگم
شايد بايد بکشيمش
رئيس ، دليجان به بيگزبان ميره
دور تا دورش از آهنه يه چيزايي بالاش
بايد ميگذاشتي من علوفه هارو
ميخواي اونو گرو بذاريش؟
...يه روزي ويليام
يه روزي که مثل من شدي...
!من هيچوقت مثل تو نميشم
!جاي پا اينجاست
شروع شد
بيدار شين
يکي بره پشت تيربار
مارک وايسا همين جا
!بخواب
فکر کنم ديگه نيان دنبالمون
واسا! واسا
صبح بخير پينکرتون
من چارلي پرينسم
خب من درباره يه فاحشه
اون تويي خانم کوچولو؟
حالم از پينکرتون ها بهم ميخوره
بايرون مک الروي
کي موهات خاکستري شد بايرون؟
گمشو تاپاله
خوب يه نگاه به اينا مي کني همه چيزهايي که داري
بايد بگم ، بي ارزش تر از اونيه که بذاري کشش برم
!اگه مي خواي منو بکشي زودتر اين کارو بکن
نميکشمت
اينجوري نه
هيچ چيزي عوض نميشه
من ميام سراغت
مايوس ميشم اگه نياي
آماده شد
بريم
مال تو
ميخوام که پول هارو بذارين زمين.بريد عقب
!کار عاقلانه اي نيست رفيق
لعنتي
اون خيلي سريعه
خوب تامي به نظر ميرسه که داخل اون دليجان
ميدونم که چارلي بهت گفته براي اينکه
يه همچين اتفاقي ميوفته وقتي که
Mohamadabm@yahoo.com
- ما پرداخت کرديم
سه ماه آب خرج دارو مارک
پرداخت قرض اونا داشتم
خاکو به علف تبديل کنيم
به راه آهن بگيريم
مستمري هم الان به پوند پرداخت ميشه
-ويليام
تا گله رو برگردونيم . بعد ميرم به شهر
پول يه اسطبل جديدو بده
همونجور که ويل ميگه
!دوتا شاتگان زن و يه تيربار
بيارم بيرون
اونوقت ميفهمي
!فکر کنم درباره من شنيدي
!که اسمش چارلي پرينسه شنيدم
!هيچ مصرفي نداره
اگه من زنده بمونم
!بهشون بگو برن عقب يا اين مرد ميميره
يه پينکرتون يود که هنوز کاملا نمرده
ما چيزي تو اين گروه نداريم بجز چندتا قانون
تو هممونو تو خطر مي ندازي