Subtitled By Mohamad
Mohamadabm@yahoo.com

...دن

شايد صداي باد باشه

 

!نه

 

!دست نگه داريد خواهش مي کنم دست نگه داريد

 

!اوانز تو فقط يه هفته وقت داري وگرنه اينبار خونه رو ميسوزونيم

 

!ويليام

 

!ويليام

 

!لعنتي . ويليام

 

برو بيرون ! ولش کن

 

!ولم کن

 

!اين آخرين علوفه اي بود که داشتيم

 

خودم درستش ميکنم

 

نه نمي کني

 

گله رو آوردم بيرون الان. برو اونجا رو تميز کن

 

!تو به من دروغ گفتي دن

 

تو به من گفتي قرضمونو به هلندر پرداخت کرديم .
- ما پرداخت کرديم

خب پس تو فکر مي کني ما چطوري علوفه خريديم
سه ماه آب خرج دارو مارک

 

من فقط يک انتخاب بين خانوادم و
پرداخت قرض اونا داشتم

ما قرار بود تصميماتو با هم بگيريم

مگه تو تصميمه ديگه اي ميگرفتي؟

 

آليس. مادوباره مي تونيم همه چي رو دوباره درست کنيم
خاکو به علف تبديل کنيم

نمي تونيم هم جلوي هلندر رو از فروش زمينمون
به راه آهن بگيريم

 

مشکل اينجاست که دکترها تو درمانگاه کار زيادي براي پاي من نکردن
مستمري هم الان به پوند پرداخت ميشه

 

اينجوري به من نگاه نکن

به کلانتر ميگي اونا چيکار کردن ؟

- کلانتر هيچ گهي نميخوره
-ويليام

مارک اول اينکه ميخوام شما پسرهارو با خودم ببرم
تا گله رو برگردونيم . بعد ميرم به شهر

اونجا چرا ؟

تا با هلندر صحبت کنم

 

بهش ميگم
پول يه اسطبل جديدو بده

 

شايد بايد بکشيمش
همونجور که ويل ميگه

 

رئيس ، دليجان به بيگزبان ميره

 

دور تا دورش از آهنه يه چيزايي بالاش
!دوتا شاتگان زن و يه تيربار

 

بايد ميگذاشتي من علوفه هارو
بيارم بيرون

 

ميخواي اونو گرو بذاريش؟

 

...يه روزي ويليام

 

يه روزي که مثل من شدي...
اونوقت ميفهمي

!من هيچوقت مثل تو نميشم

!جاي پا اينجاست

 

شروع شد

بيدار شين

 

يکي بره پشت تيربار

 

مارک وايسا همين جا

 

!بخواب

 

فکر کنم ديگه نيان دنبالمون

 

واسا! واسا

 

صبح بخير پينکرتون

 

من چارلي پرينسم
!فکر کنم درباره من شنيدي

 

خب من درباره يه فاحشه
!که اسمش چارلي پرينسه شنيدم

 

اون تويي خانم کوچولو؟

 

حالم از پينکرتون ها بهم ميخوره

بايرون مک الروي

کي موهات خاکستري شد بايرون؟

 

گمشو تاپاله

 

خوب يه نگاه به اينا مي کني همه چيزهايي که داري
!هيچ مصرفي نداره

 

بايد بگم ، بي ارزش تر از اونيه که بذاري کشش برم

 

!اگه مي خواي منو بکشي زودتر اين کارو بکن

 

نميکشمت

اينجوري نه

 

هيچ چيزي عوض نميشه
اگه من زنده بمونم

 

من ميام سراغت

 

مايوس ميشم اگه نياي

 

آماده شد

 

بريم

 

مال تو

 

ميخوام که پول هارو بذارين زمين.بريد عقب
!بهشون بگو برن عقب يا اين مرد ميميره

!کار عاقلانه اي نيست رفيق

 

لعنتي

 

اون خيلي سريعه

 

خوب تامي به نظر ميرسه که داخل اون دليجان
يه پينکرتون يود که هنوز کاملا نمرده

 

ميدونم که چارلي بهت گفته براي اينکه
ما چيزي تو اين گروه نداريم بجز چندتا قانون

يه همچين اتفاقي ميوفته وقتي که
تو هممونو تو خطر مي ندازي

 

مارک به من نگاه کن همين جوري
به من نگاه کن آروم بياين عقب

 

ويليام به من نگاه کن

 

صبح بخير

 

اون گاوها واسه گله من هستن
ميخوام که برگردن

 

مواظب باش چوپان اين بن ويده
که باهاش صحبت ميکني

 

بهشون احتياج دارم

اونا همه چيزين که دارم

 

من گاوهاتو نميخوام ولي اين
اسبها لازمم ميشه

 

!پس تو نميخواي هيچ کاري انجام بدي... ابله

 

اسبهارو بگير

 

اونا رو تو راه بيگزبي پيدا ميکني
!بچه ها

 

اونا احتمالا دير کردن
!آقاي بتلفيلد

پينکرتون ها هيچوقت دير نميکنن
بخاطر همينه که روزي 18 دلار ميگيرن

 

منو بلند کن

...فکر کنم که شما تو وضعيت بدي هستين آقاي-
فقط بذا رو پاهاي لعنتيم وايسم-

 

مارک ، ويليام يه چندتا از اون
تخته ها واسم بيارين

 

مي تونم بهتون کمک کنم؟

 

فکر کنم يه دليجان که به سمت اينجا ميومد
تو يه تنگه باريک 10 مايل عقب تر دزديدن

لعنتي

بوسيله خود آقاي بن ويد

تو از کجا فهميدي که اون ويد بود؟

تو 21 بار قبلي خودش بود کلانتر

من يه تک تير انداز ماهر مکزيکي و يه سرخپوست باهاش ديدم

لعنتي ، خدايا

 

دست خدا رو ديدي؟-
چي رو؟-

هفت تيرش-
چرا تو هيچ کاري نکردي؟-

 

...اونا کلي اسلحه داشتن آقا
و اونا گلوله شليک ميکردن

بريم داريم وقت تلف ميکنيم

 

بچه کجايي؟

 

تام کونراد هزار تا سر تو مکزيک خريد بعد ما رو استخدام کرد که بياريمشون اينجا

 

!بريم بياين بچه ها

 

هممم يه اتفاقي واسه راه آهن داره ميوفته

 

خانم به رفقاي من ويسکي بدين

 

!بريم کافه تعطيله

 

!به سلامتي 4 نفري که امروز ما از دست داديم

 

اينم به سلامتي رئيس که امروز
با تامي دارلين بايد خداحافظي ميکرد

 

و اون خيلي وضعيت بديه

آيه 13:3

 

"کسي که دهانشو بسته نگه دارد زندگيشو حفظ ميکند"
"اما وقتي که لبانش را خيلي باز کرد آن باعث تباهي و ويراني او شد"

Amen

تامي آدم ضعيفي بود تامي احمق بود

تامي مرده

 

به سلامتي اونا مينوشم

 

ساترلند

 

يورگنسن

 

کمپوس

 

جکسون

 

کينتر

 

کلانتر احمق نيست
اون زود برميگرده

 

اونا ميرن مرز و رد کنن
اما من زياد دور نميرم

 

منتظرت ميمونم

باشه چارلي

 

من تو رو قبلا يک جايي ديدم؟

 

ديدي منو؟

 

آيا تو واسه يک ايرلندي کور تو
لدويل کار مي کردي؟

 

من يه خواننده بودم اون زمان بهترين دوران کل زندگيم بود

 

چي باعث شد ديگه نخوني؟

 

من شروع کردم به سرفه کردن دکتر
بهم گفت بايد يه جايي برم که آب و هواي خشک داره

 

مي دوني من به قدري تو اون کافه
پول خرج کردم که نميتونم بگم

 

تو يه دختر و يادت مياد؟
اسمش ولوت بود

 

هيچکس ولوت رو فراموش نميکرد

 

تو يه جورايي لاغر به نظر ميرسي

 

من احساس لاغري مي کنم

 

باشه

 

من دخترهاي لاغر رو يادم نمي مونه
مگه اينکه اونا چشاي سبز داشته باشن

 

تو چشماي سبز داري؟

 

درسته اونا بايد سبز باشن

 

به نظرت دروع گفتن؟
فکر مي کني اسبهامونو دزديدن؟

اونا اسبهاي گه مارو نمي خوان-
مواظب حرف زدنت باش-

 

من خودم اونو به شهر مي برم

شما بجه ها برين گله رو جمع کنيد زياد بهشون
فشار نيارين ، بيشتر از اين نميتونيم از دست بديم

آقا ما بايد شما رو بلند کنيم بايد
بذاريمتون رو اسب

 

سواره نظام اومد

 

همون کاري که گفتم بکن

 

از آدماي دليجانه؟

تنها کسي که زنده مونده

آقاي مکلروي صدامو ميشنوين؟-
اون بن ويد بود-

صدامو ميشنوي؟

آقاي مک الــ

بايد ببريمش پيش دکتر

تو ديدي اونا از کدام راه رفتن اوانز؟

 

بنظر مي رسيد دارن سمت بيگزبي ميرن

 

مي دوني يه شهر کوچکي در
جنوب مرز هستش

 

شهر قشنگ پو ابلو بوسيله
رودخانه مي ريم اونجا

 

مردم پول خوبي براي شنيدن
صداي يه زن سفيد مي دادن

 

آره منو تصور کن تو مکزيک با بن ويد
که دستش تو دستمه دارم پياده روي مي کنم

 

من تو مکزيک تحت تعقيب نيستم
بيا با هم از پنجره پشتي بپريم بيرون

 

تو ديوونه اي

 

شما دکتر هستين؟-
بله-

دليجان رو سرقت کردن-
بذارينش رو ميز-

 

اسمش چيه؟

بايرون مک الروي. اون يه جايزه بگيره
تحت قرارداد با پينکرتون ها

 

خون زيادي از دست دادي آقاي مک الروي

 

اون گلوله هنوز تو بدنته-
خب درش بيار-

 

باشه

کاري که الان مي خوام انجام بدم درد
بسيار زيادي داره

اين دفعه اولي نيستش که من تير خوردم

 

بگيرينش لطفا

 

به من دست نزن

 

بالاخره تو چه نوع دکتري هستي؟-
بسيار خوبه که بتوني با مريضت صحبت کني

 

اونا دنبال چي هستن؟

 

بن ويد

اون دليجان پولها رو سرقت کرد

 

من مي خوام با آقاي هالندر صحبت کنم-
بن ويد تو بيگزبي هستش-

لعنتي ما داريم حرکت مي کنيم

آقاي هالندر

تاکر من مي رم به رستوران

تو هيچ حقي نداشتي که اون کارو انجام بدي
صدامو ميشنوي؟

 

اونجا زمين منه

هفته ديگه بيا الان ممکن نيست اونز تو مقدار بسيار
خوبي پول غرض کردي اين حقمه که غرامت بگيرم

اما تو لعنتي منو تو مخمصه انداختي تو آبو رو من بستي
تو چطور از من انتظار داري که غرضمو پرداخت کنم اگر تو؟

 

قبل از اينکه آب بياد به زمين تو از زمين من رد ميشه و همين طور
هم من هر کاري که دلم بخواد باهاش مي کنم. برو خونت وسايلتو جمع کن

 

بيا اين تنها چيزي هست که ما تا بهار داريم

 

من مي تونم شرايط رو تغيير بدم

 

بعضي وقتا يه مرد بايد اونقدر بزرگ باشه که
ببينه خودش چقدر کوچکه

 

راه آهن داره مياد دن زمينت بيشتر
مي ارزه اگر ازش خارج بشي

 

!هالندر

 

تو يکم خميده بنظر مي رسي
اومدي که چندتا مار رو بيدار بکني؟

 

دن نوشيدني مي خوري؟

نه ممنون

تو اسب هاتو پس گرفتي مگه نه؟
همينطور گاوهاتو؟

 

آره اسب هامو پس گرفتم ولي
تو دوتا از گاوهامو کشتي

لعنتي اونا بخاطر دليل خوبي مردن

 

مي دوني اون حيووناي تو 100 دلارم نمي ارزن

 

بهت ميگم. اين بايد اونو حل کنه

 

چقدر پول تو يک روز کار کردنت مي گيري؟

2دلار وقتي که استخدام مي شدم

 

اين 2 دلار واسه نصف روزت

 

تو وقت پسر هام هم گرفتي

 

راست مي گي من وقت اونارم گرفتم

 

چيز ديگه اي نيست که بخواي
واسش پول بگيري دن؟

 

5دلار اضافه هم بهم بده

 

اون ديگه واسه چي؟

براي اينکه منو عصبي مي کني

 

دستا بالا بن ويد

 

!!رئيس

 

تاکر ، اسله هش رو بگير-
بدش من-

 

...بن ويد

 

در بيگزبي دستگير شد

 

مراقب اون باش
نفرين شدست

 

بخند تا وقتي مي توني

کراولي برو واگن رو بيار
مطمئن شو همه اسلحه هايي که داريم آماده شليکه

جلوي دفتر مي بينمت

بايد از اينجا ببريمش-
همه چيز مطمئن-

به نظر من که بايد همين الان بکشيمش

 

يک گلوله بزنيم تو سرش

بکشيش همه آدم هاي اين شهر
تا فردا صبح ميميرن

 

22دزدي ... بيش از 400هزار دلار
خسارت و بيشتر در به تاخير انداختن

 

پاسيفيک جنوبي بن ويد را در دادگاه
فدرال مجرم خواهد شناخت.اعدام

در انظار عمومي نمونه اي براي تربيت ديگران

 

و ما پول پرداخت خواهيم کرد تا
اين اتفاق بيوفته

همه توجه کرديد اون به جان هايي
که گرفتم اشاره اي نکرد

من 3 نفر ديگه مي خوام

ميتوني تاکر رو داشته باشي-
خوبه-

منم ميام. فقط يکي ديگه ميخوايم

شما مجروح هستيد آقاي مک الروي

من تا اينجا اومدم مطمئنم
از جهنمم سالم بيرون ميرم

اون ميره. پاتر هم مياد-
چي؟-

 

دکي گه هم نميتونه شليک کنه

من تو هنگ بهترين تير انداز بودم-
منم ميام-

 

با 200 دلار

 

تو براي شمال جنگيدي يا جنوب؟

شمال

 

ما اسما جنوبي هستيم
اما شيکاگو رو مال خود ميدونيم

200دلار

بريم

 

متشکرم-
وقتي تموم شد تشکر کن-

چه خبره ؟

!اين شهر آتش مي گيره

 

بريد بگيرينش بچه ها

 

برو تو دليجان

 

لعنتي-
اوانز ، کراولي ، تاکر بالا راه بيفتين-

بريد سمت مزرعه اوانز منم با دليجان
ميام اونجا

 

اون چقدر اينجا ميمونه ؟

يک ساعت ، تا مطمئن شيم
گروهش رفتن سراغ طعمه

 

آهاي. اوانز ميتوني بياي اينجا
کمکم کني؟

 

هرچيزي که زنت داره
مي پزه بوي خوبي داره اوانز

 

بيا پايين

 

خوب ميروني کلانتر

 

يادم بنداز که تو اين شهر پوکر بازي نکنم

 

خيلي خب کلانتر ، با شماره سه

1... 2... 3...

موفق باشي

وقتي برگشتي خانواده ام رو چک ميکني ديگه ؟

اولين چيز

 

خانم

 

بايرون. يک سورپريز ناخوش آيند

 

اگه اونا واگن رو بگيرن چي؟

خوب ديدي که آدمشون کجاست اون هنوز بايد بره دنبال گروهش بعد
برن دنبال طعمه ، کلانتر واگن سريعي داره تا قبل از غروب به پادگان ميرسن

گروهش جلوي سواره نظام ششم
هيچ کاري نمي تونه انجان بده

 

تو اونجا رو آتيش زدي ؟

 

اميدوارم به خودت افتخار کني

 

!من فقط وظيفمو انجام دادم دکي

 

مرسي پسرم

 

ما هميشه صبر ميکرديم تا دعا خونده شه

 

ما به اعتقادات ديگران کاري نداريم

براي اونايي که کشته شدن هم دعا نميخونيم؟

دعا واسه همه هست عزيزم-
پس چرا دعا نميکنيم؟-

مارک-
من دوست دارم بشنومش-

 

خداوند. پدرما. مالک و نجات دهنده
از عشق کمک تو متشکريم

به نوشيدني و غذاي ما برکت بده دعا ميکنيم
همه کساني که امروز با ما هستند را حفظ کن

آمين

 

آمين

 

اگه پدرم بخواد مي تونه تو رو بکشه. اون
مي تونه يک خرگوش رو از 50 ياردي بزنه

 

تيراندازي به يه حيوون با تيراندازي به يه آدم خيلي فرق داره

نه ، به نظر من اينطور نيست

 

مي تونيم از بايرون بپرسيم اون کلي آدم کشته
مرد و زن و بچه و معدنچي و آپاچي

 

من چيزيو که اونا لياقتشو نداشتن گرفتم

 

"همه راه هاي يک آدم به نظر خودش درسته"
بايرون
"خدا دلها رو مي سنجه"

 

آيه 21

 

دن

 

آقاي باترفيلد وقتي که عصبي هستين
بيشتر غذا ميخورين؟

 

مرسي دن ازت ممنون ميشم

 

مي توني برام تيکه کني؟ مي توني چربيشو
ازش جدا کني من چربيشو دوست ندارم

 

...فقط

 

و غضروف رو؟
من غضروف دوست ندارم

 

ميشه ازت بپرسم چرا تو راه رفتن مي لنگي دن؟

چيزي نگو آقاي اوانز

 

کجا بودين؟

 

يگان دوم تک تيرانداز هاي لينفيلد ، خارج از ماساچوست

 

پدرم از پارلمان ايالتي تو کلمبيا دفاع ميکرده

 

خب دن به من بگو که چطور
پا تو از دست دادي؟

 

تير خورد؟ بريده شد؟
يا سرخپوست ها دزديدنش؟

 

يه چيزي تو علف ها تکون ميخورد

 

هيچي اونجا نيست

فکر کنم يه چيزي اون جلو بود

اگه دليجان رو گرفته باشن چي ؟
اگه فهميده باشن کراولي توشه چي ؟

 

تو تا حالا تو سانفرانسيسکو بودي؟

 

آقاي ويد اگر براتون ممکن باشه
ترجيح ميدم حرف نزنيم

 

خب پس تا حالا تو سانفرانسيسکو نبودي؟

 

نه

 

من اونجا يک دختر رو ميشناسم
اون دختر يک ناخداست

اون زيباترين چشم هاي سبز رو دارد

 

سبزترين چشم هايي که تابحال ديدم

 

مثل مال تو

 

وقتي من به چشم هات عميقا خيره شدم
رنگ اونا جلوي من عوض شد

همه رنگ هاي دريا

 

گفتي اسمت چي بود؟

 

آليس

 

تو رو خدا. اون از خشکسالي هم
بيشتر آدم کشته

اون طوري که فکر ميکردم نيست

اون خطرناکه
خطرناک يعني اون. آليس

 

من نمي خوام تو يا بچه ها باهاش صحبت کنيد

 

ميتوني نظرتو عوض کني دن
کسي سرزنشت نميکنه

 

هيچکس نميتونه منو سرزنش کنه

 

6ماه ديگه همه چيز سبز ميشه

 

گاو هامون چاق ميشن

شايد حتي بتونيم بخاري که از
قطارها خارج ميشه رو ببينيم

 

اما اگه اين کار رو نکنم 6 روز هم دووم نمياريم

 

ببخشيد دن مک الروي گفت 5 دقيقه

 

فکر مي کني از پسش بر نميام؟

 

اون يک قاتله دنيل

 

پس يکي بايد شايستگيش رو داشته باشه تا اون رو به عدالت برسونه

 

چي فکر ميکني؟

 

من تنها نيستم
يک کم به من ايمان داشته باش

 

بن ويد يک گروه داره و اونا امشب
اون بيرونن

اگر نرم بايد بند و بساطمون رو جمع کنيم
و بريم . خدا ميدونه کجا

من خسته شدم آليس خسته شدم از
اينکه ببينم بچه هام گرسنه اند

خسته شدم از اونطوري که به من نگاه مي کنن
خسته شدم از اونطوري که تو نيستي

 

3ساله که رو يه پا واسادم و
منتظر خدام که کمکي به من بکنه

 

و اون به من گوش نميکنه

 

آقاي اوانز

 

نه نه نه اين ديگه اسب منه

 

بيا اينجا

 

دردسر درست نکني مارک-
بله قربان-

 

ويليام

من مي خوام که باهات بيام-
خب، نميتوني-

ميتونم کمک کنم

تو 14 سالته

ببين ، من ميتونم سريع تر و بهتر از همه اونا اسب سواري و تيراندازي کنم

پينکرتون مجروحه ، پاتر که به درد نميخوره و اون آدم مال راه آهن هم که
...که دست و پاگيره و اون يکي حروم زاده

ويليام

من وقت ندارم با تو بحث کنم
تو بايد اينجا بموني

همين

 

خب بچه ها کجا ميريم؟

به تو هيچ ربطي نداره کجا ميريم ويد. تو يه زنداني هستي
حرف نمي زني، نمي شاشي ، نفس هم نمي کشي تا ما بگيم

مفهومه؟

 

ميبريمت به کانتنشن ، پس فردا هم سوار قطار 3:10 به يوما ميشي

اينو نبايد بهش ميگفتي

آروم باش رفيق. حالا اگه همديگه رو گم کرديم
مي دونم کجا دوباره مي بينمتون

 

از مهمان نوازي شما تشکر مي کنم خانم. اميدوارم
بتونم شوهرتو سالم برگردونم

 

منظور بن ويد از اينکه پدر رو سالم برگردونه چي بود؟
يعني اون مي خواست پدر رو بکشه؟

بن ويد مجبور نيست ماشه رو بکشه
گروهش همه کارهاشو انجام مي دهند

 

پدرت مي تونه مواظب خودش باشه

 

خب آقاي اوانز. شما سرباز وظيفه بوديد که وارد
ارتش لينکون شديد؟ يا داوطلب شديد؟

...هيچ کدوم

 

شايد هم هردوش

يعني چي؟

 

يعني من يراي گارد ايالت ماساچوست داوطلب شدم بعد تو سال 62 سربازهاي
دولت فدرال کم شد و اونا هم نيروهاي بومي نظامي ايالت رو احضار کردند

 

براي محافظت از واشنگتن-
و آن زمان صدمه ديدي-

 

دن تو اينجا چي کار مي کني؟
تو يه خونواده داري که بايد ازش محافظت کني

 

تو مرد قانون نيستي و مثل آقاي کفش براق که
اونجاست براي راه آهن کار نمي کني

يه پينکرتون هم نيستي

 

شايدم من نظر آدم هايي مثل تو رو دوست ندارم

دن. آدم چيزي را که مي خواد مي گيره
و اين طبيعت آدماست

اينطوري متولد مي شيم

خب من يک زندگي شرافتمند ساختم

ممکنه شرافتمند باشه ولي فکر نکنم
اسمش زندگي باشه

تو بايد احتياج شديدي به پول داشته
باشي که اين کار رو قبول کردي

 

!بگير بخواب

 

ميتونم تصور کنم که قرض وبدهي
چه فشار زيادي رو يک ازدواج ميگذاره

تو ازدواج کردي؟ تو چي
درباره ازدواج ميدوني؟

 

همه ما نمي تونيم قاتل و دزد بشيم

خب. مي دونم اگر به اندازه کافي خوش شانس بودم و همسري
مثل آليس داشتم خيلي بهتر از تو باهاش رفتار مي کردم. دن

 

غذاي بهتري بهش مي دادم. لباس هاي زيبا براش
مي گرفتم و وادارش نمي کردم سخت کار کنه

 

آره. شرط مي بندم آليس قبل از ازدواج
...با تو دختر واقعا زيبايي بوده

خفه شو و در مورد زن من حرف نزن کثافت ! يه کلمه ديگه حرف بزن تا همينجا زبونتو ببرم

 

از اين وجه ت خوشم مياد ، دن

آقاي اوانز

 

شيفت منه از الان

 

#Gonna hang me in the
morning #For the night is done

 

#Gonna hang me in the morning
#I'll never see the sun

گمان کنم خواسته بيش از اندازه ايه
بخوام يه کم ساکت بشي

 

 

اگر تو نبودي من الان تو تخت خودم خوابيده بودم

 

اگر من مجبور باشم بيدار بمونم
تو هم بايد با من بيدار بموني

بن ويد

 

حرومزاده

 

!بسه

 

!بسه-
کافيه مک الروي-

 

بايد دفنش کنيم

 

وقت بذار و يه قبر بکن ، يکي هم براي خودت لازم ميشه

 

!بريم
!سوار شين

 

#Gonna hang me in the morning

 

#I'll never see the sun [Laughs]

 

نگران نباش رئيس. ايکي ثانيه از اون تو درت مياريم

 

!صبر کنيد صبر کنيد

 

ساترلند

 

جکسون

 

نه, نه, اينکارو نکنيد

 

اينکارو نکنيد. اينکارو نکنيد

اون کجاست؟

در رو باز کن, در رو بازکن
بذار از اينجا بيرون بيام, لعنتي

کجا بردنش؟

!من نمي دونم

 

...آقا, بهتره به من بگي کجا بردنش

 

يا اينکه اون تو ميسوزي...

 

!کانتنشن
!باشه؟

 

اونا به کانتنشن مي رن

 

فردا اونو تو زندان قطار 3:10
به يوما ميگذارند

 

!بذار از اينجا بيام بيرون

 

کانتنشن ...80 مايل اونوره

 

اين کار فقط اسب هامونو مي کشه

!خب, اسب هاي جديد مي خريم

 

چارلي, اينکه اونوگرفتن خطاي خودش بود
اون اشتباه کرد

 

فکر ميتوني تو بهتر ميتوني اين گروه رو رهبري کني ؟

 

...شايد

 

يادت رفته اون چه کاري براي ما کرد

 

!ما به کانتنشن مي ريم

 

!نگيد بهتون هشدار ندادم

 

يه ميونبر هست که ميتونيم از اونجا بريم

 

ميونبر؟

 

از وسط راه

 

درست به کانتنشن ميره

چرا قبلا چيزي نگفتي؟

اونجا مال سرخپوست هاست

 

!من فکر کردم دولت بهشون زمين داده-
اينا اونايي هستن که قبول نکردن-

من که از اين راه نمي رم-
تو ميخواي که از راه طولاني تر بريم-

!درسته-
بگذاريم رفيقات بهمون برسن-

 

آقاي.. باترفيلد سرخپوست هايي که اونجان
موندن که بجنگن

 

!اونا از کشتن لذت مي برند

 

از اونجا زنده بيرون نميرين

 

! شانسمونو امتحان مي کنيم

 

به چي فکر ميکني دن ؟

 

چرا تاکر رو کشتي؟

 

چرا منو نکشتي؟ يا باترفيلد رو؟

 

خب, تاکر اسبمو ازم گرفته بود

 

دوستش داشتي؟-
نه-

 

اون بهم گفت که اططبلتو سوزونده بود

 

اون يه عوضي بود

 

اما اينکه بخوام بميره با کشتنش
دو چيز جداست

 

دل نازکي داري تو, دن

 

فکر نمي کنم اين وجه ت
مورد علاقه من باشه

 

آقاي ويد, اگر با کسي مي خواهي حرف
بزني بيا با من حرف بزن

 

دوست ندارم با تو حرف بزنم, بايرون

 

نه وقتي که يک تفنگ دارم

 

نه, فقط اون علاقه رو تو من بوجود نمياري تا باهات حرف بزنم

 

دکتر بخند تا دل و روده تو
مثل يک ماهي خالي کنه

 

بايرون يک آهنگ رو با يک نوت دوست داره

 

تا بحال کتاب ديگري در زندگيت خواندي
بايرون, بجز انجيل

 

احتياج نيست

 

چند سال پيش وقتي بايرون تحت قراردادي
با مرکز بود

 

با چند تا از برادران پينکرتون
...ديدمش

 

32تا زن و بچه سرخپوست رو درو کردند

 

اونا به مردان راهآهن وخانواده هاشون
تيراندازي کردند

يکي يکي نابود و پوست
سرشون رو مي کندند

 

کوچکترها به اطراف مي دويدند گريه مي کردند
و جيغ ميزدند ، 3سال بيشتر نداشتن

 

و دوستانش به همه شون تيراندازي کردند
انداختنشون تو يه گودال

بعضي هاشون هنوز گريه ميکردند

 

اما فکر کنم بايرون فکر ميکرده اين کار از نظر مسيح ايرادي نداره

 

ظاهرا مسيح سرخپوست ها رو دوست نداره

 

همينطور حرف بزن

 

کل راه تا يوما. و بعد مستقيم از
پله ها بالا سمت طناب دارمي روي و مستقيم مي ري جهنم

 

روزي که بميرم, بايرون

 

از جهنم پريدم بيرون

 

منم ممکنه همين احساس رو داشته باشم اگر از تخم يک
قبرکن مست و رحم يک جنده ترشيده آمده باشم

 

بندازش, دن اوانز. بندازش

 

پرت کن رو زمين دکتر

 

...آقاي باترفيلد

 

دن, من مطمئنم که تو يک هفت تير هم حمل داري
اگر درش بياري و بيندازيش روي زمين, ممنون ميشم. مرسي

 

...بايرون من هميشه تا الان دوستت داشتم

اما تو هيچوقت نفهميدي که کي بايد خفه شي...

 

حتي آدم بد ها هم عاشق مادرشونن

 

فکر کنم حالا وقتشه همه به خونه هاشون برن

 

تکون نخور آقاي ويد

 

اون شاتگان رو بنداز

 

ويليام, تو اينجا چه غلطي مي کني؟

 

فکر نکنم به يک آدم از پشت سر تيراندازي کني, پسر

 

دن, به پسرت بگو ديگه تموم شده

 

ويليام, فکر مي کني بتوني تفنگتو به سمتش بگيري؟

 

من از تو خيلي بهتر نشونه گرفتم

 

تا حالا رفتي داج سيتي ؟

 

نه

 

باهاش صحبت نکن

 

اونطور که داري ورق ها رو بر مي زني
فکر کنم يه حرفه اي هستي

 

زياد تمرين کردم

 

مي دونم

 

تو در داج سيتي بودي؟

 

آره, درواقع

 

مزخرفترين, زيباترين شهر کثيفي که تا حالا بوده

 

سالن ها پر مي شد از گاو چرون ها و ماموران راه آهن و اکتشاف کننده هاي
معادن و تفنگ دار ها و قماربازها وزنان

 

زنانش کارهايي باهات مي کنند
که هرگز فراموش نمي کني

 

مرض هايي بهت ميدن که
هرگز فراموش نميکني

در داج سيتي اگر پول در جيبت داشته باشي
هر کاري که دوست داري انجام ميدي

 

آدم به همه چيزش احتياج پيدا مي کنه

 

زياد از تو بزرگ تر نبوم که
جون اولين قربانيمو گرفتم

 

ويد, از آن زمان تا بحال چند نفر رو کشتي؟

 

چند خانواده رو نابود کردي؟

 

يه چند تايي

 

راست مي گن در بهار گذشته در محدوده غرب
يک واگن پر از معدنچي رو با ديناميت منفجر کردي؟

 

نه, اون يک دروغه

 

قطار رو زيادي بار زده بودن

 

دن؟

 

من بايد بشاشم

 

مي دوني, فکر کردم تو دره به من
از پشت سر تيراندازي ميکنه

 

واقعا فکر کردم ميخواد اين کار رو بکنه

يک وحشي گري تو چشماش وجود داشت
...من رو به ياد

اون اصلا مثل تو نميشه ، ويد

 

ويليام آدم شرافتمندي ميشه

 

آره, به همين دليله که من وقتمو
با انجام کار خوب هدر ندادم

 

همونطور که انجام يک کارخوب
...براي کسي

 

تصور کنم يه عادت ميشه

 

آن نگاه حق شناس آنها را در
چشمانشان ببين

 

تصور کنم براي آنها همانند مسيح هستي

به اندازه کافي شنيدم. ويد
بيا بريم

 

3نفرن
آدم هاي تواند؟-

 

اگر آدم هاي من بودند
الان مرده بودي

 

!اون تفنگ رو بده من.ويد

 

گفتم از اين راه نياييم

 

اون تصميم مک الروي بود

 

گفتم مشکل پيش مياد

 

کليد دست بند رو بده

 

آروم باش آروم

 

اون کجاست؟

 

رفت

 

اون اسب ها رو با خودش برد
اينو تو علف ها پيدا کردم

 

سريع ترين راه به غير اينجا کدومه؟
اون دنبال کمک براي بازکردن دستبندهاشه

 

ميريم دنبالش؟

 

فکر نکنم براي آوردنش تا نصف راه جايزه اي بدن

 

مي خوام با تو روراست باشم
بعضي از غذا هاشون رو دوست دارم

 

همانطور که از الان ماهي 40 دلار ازتو مي خوام

 

سلام, عشقم

 

حمال هاي لعنتي
فقط وقتي خوب کار مي کنند که تو کونشون لگد بزني

....خب, اگر مي تونستم به يک ميمون جاده کشيدن رو ياد بدم

 

خب, چيزي که اينجا ما لازم داريم
چندتا کاکاسياهه, آقاي بولز

 

که به اين چيني ها نشون بدن
کار کردن واقعي يعني چي

 

!يا عيسي مسيح

 

اون کيه؟

 

!خودشه

 

کمکم کنيد دستبند هارو بازکنم

 

زنجير رو پاره کن. با چکش زنجير رو پاره کن

 

اينجا 5 تا تفنگ دارم که به سمتت نشانه رفته
بن ويد

 

!بيا بيرون

 

اسب ها

 

اينجا چه خبره ؟

 

آقاي باترفيلد, توبيگزبي کارت تموم شد؟

 

آقاي بولز

 

بهتره عجله کنيد. ما اين هفته آخرين
انفجار ها رو از تو کوه ها آماده مي کنيم

 

!اون زنداني منه

 

دارم ميبرمش به کانتنشن, اون رو
توي قطار زنداني ها که به يوما ميره ميگذاريم

 

کدام زنداني؟

 

بس کن آقاي بولز, اين
بن ويد که اونجاست

 

...بن ويد برادر کوچک منو

6سال پيش در آبلين جلوي روي من
با تفنگ کشت

 

برادرت يک ورق باز متقلب بود

 

اگر عوضي بود يادم ميموندش. اون مي تونه يکي از
چندتا عوضي باشه که کشته ام و فراموششون کرده ام

 

شما نبايد اين کار رو بکنيد ، اين بي رحميه

 

اين کاري که باهاش انجام مي دهيم
که بي رحمي نيست

 

من اميدوار بودم براي اون مرد
200دلار جايزه بگيرم

 

من او رو به کانتنشن تحويل مي دم
به پولش احتياج دارم

 

اينقدر احتياج داري که بميري بخاطرش ؟

 

حداقل اجازه بديد اسب هامون را بگيريم

 

...مشکلي با اون ندارم

 

مادامي که از اينجا دورشويد

 

از آشنايي با تو خوشحال شدم, دن

 

!لعنتي

 

موفق شديم؟
فرار کرديم؟

آره, دکي

 

به لطف تو

 

يه جا براي مستقر شدن ميخوايم
تا وقتي قطار بياد بايد خارج از ديد باشه

 

يه هتل اين بالاست ، من ميرم اتاق بگيرم شما هم اون پشت منتظر باشين

باشه ، دنبال من بيا

هي ويل, تو مراقب باش
...اگه ديدي دارن ميان

بهت مي گم

 

!ويليام

اونجا يه رقاص خونست ، اگه دوست داري بريم

 

اين يک سوئيت زن و شوهري است. اميدوارم براتون
مساله اي نباشه, فقط همين رو داشتند

 

خب,خب. مثل اينکه ابرهاي باراني
بالاي بيگزبي هست

 

هنوز اون 200 دلار رو مي خواي, دن؟

!خفه

 

آقاي اوانز, به اطمينان زيادي که بهم دادي ادامه بده

 

من ميرم با کلانتر صحبت کنم

 

ما دنبال يک گروه يه مجرم به اسم
بن ويد رو اسکورت ميکنه هستيم

آره, ما تو اين تونل ها دنبالشون کرديم

 

شما کي هستين؟

 

به تو چه ربطي داره؟

 

برادرمو بن ويد کشت

 

پس برادرت بايد معروف باشه

 

شما يک جور نيروي دولتي هستيد؟

 

من از دولتي ها متنفرم

 

پس اين سوئيت عروسي (زن و شوهري ) هست

 

الان در تعجبم چندتا عروس اين منظره
رو داشتند

 

با 200 دلارت مي خواي چيکار کني, دن؟

 

حالا که بارون داره مياد ؟

 

من به مردم پول بدهکارم, ويد
اون خشکسالي منو بدهکار کرد

 

درباره دو برابر اون مبلغ چي فکر مي کني؟

 

مي توني بدهکاري هاتو پرداخت کني
و بيش از 100 تا گاو بخري

 

يک انبار و طويله جديد بسازي

 

در ازاش چيکار ميخواي بکنم؟

 

فقط اسلحتو بيار پايين و بگذار من
از اين در برم بيرون اين کار 400 دلار ارزش داره

 

فکر ميکني ارزش من اينقدره؟

 

...نه

 

نه, هزار تاست
هزار دلار

ده برابر اين مبلغ تو واگن دليجان باترفيلد بود

 

سهم منو مي خواي, دن؟
همش مال تو

 

اين يک جور بي ملاحظگيت نيست ويد؟

 

مي دوني... ممم. خيلي مطمئني که افرادت
ميان سراغت

 

اونا دارن ميان دن

 

به همون اندازه که به انتقام جويي خدا مطمئنم ، مطمئنم که دارن ميان

 

ولي دوست دارم کار ها رو از راه آسونش انجام بدم

 

تصور کن با 1000 دلار چه کارهايي
ميتوني بکني دن؟

 

مي توني چندتا کارگر مزرعه استخدام کني
پسرهات ميتونند به مدرسه برند, با سواد بزرگ بشن

 

آليس هم همينطور

 

اون افتخار ميکنه که همسر يه مزرعه دار بزرگ باشه

 

همه کاري که بايد بکني فقط بايد بگي آره

 

به من چک ميدي ويد؟
يا به اندازه کافي مهربوني که بيعانه بهم ميدي؟

 

نقد

 

تو به من بگو ويد. چطوري من مسئوليت اين مقدار پول رو
قبول کنم و دربارش پاسخ بدم؟

 

وقتي خرجش کردم به مردم چي بگم؟

بگم که تو پريدي رو من و فرار کردي
و منم يهو پولدار شدم؟

 

نه. چقدر فکر مي کني مردم احمقند؟

 

احتياج نيست کسي بدونه

 

مي دوني چيه؟

 

يه لطفي بهم ميکني؟

 

يه مدت باهام حرف نزن

 

منظورت اينه که ما هنوز دوست نيستيم؟

 

نه.نه, نيستيم

 

ساعت 5 دقيقه به 3 بشه, از اون چيزي که فکر
مي کني خيلي به هم نزديک تر خواهيم شد

 

#They're gonna hang me in the morning

 

#For the night is done

 

#They're gonna hang me in the morning

 

#I'll never see the sun

 

کيه؟

 

!منم, دن

 

کمک آوردم

 

از وقتي رفتي زمان زيادي گذشته
آقاي باترفيلد

چطوري بدونم که اونجا کسي يک اسلحه به سمتت نگرفته باشه؟

 

دن ، ايشون کلانتر ويل دون هستن

 

کلانتر-
آقاي اوانز-

 

دو تا از بهترين مردانم

 

بخاطر اينکه مزاحمتون شديم عذر ميخوام کلانتر
از کمک شما ممنونم

حرفشم نزن

 

خب, شما رفقا واقعا ميخواين کمک کنيد
منو تو اين قطار بذاريد؟

 

ممکنه اينطور به نظر نرسه, آقاي ويد

 

ولي ما در اين شهر قانون و دستور داريم
مثل بقيه شهرها

خب, اين خيلي اطمينان بخشه
کلانتر

باترفيلد چقدر بهتون ميده؟

 

به تو ربطي نداره

 

تو با ما مياي؟

 

هر قدم از مسير رو باهات پياده روي مي کنم

 

بهت قول ميدم ، دن

 

با هم 5 نفر ميشيم. 5 نفر خوبه

 

نه خير نيست

اصلا کافي نيست

 

 

!پدر

! پسرمه

 

دارن ميان

 

ديدمشون, داشتن ميومدن اين سمت
کجا؟-

تقريبا يک مايل دورتر
از همون راهي که ما اومديم

چند نفرند؟-
هفت تا...هشت تا-

کدومش پسر جون؟ هفت يا هشت ؟

 

هفت

 

دوستان ببخشيد که مزاحمتون ميشم
همگي خواهشا بريد بيرون

 

خيلي ممنون

 

درست اينجا

 

مطمئنا همشون هستند
حساب کن, با اون ميشوند کل گروه

 

رئيس؟ رئيس؟

 

رئيس تو اونجايي؟

 

چي ميخواي بهشون بگم؟

 

بگو هر روز براشون از يوما نامه مينويسي

 

مواظب باش , ويد

 

چارلي, بچه ها

 

چارلي, چرا بچه ها رو سالن پايين نمي بري براشون نوشيدني بگيري؟

 

تو خوبي؟

 

من خوبم, اينجا با چهارتا
دوست جديدم نشستم

 

!کافيه

 

مرسي چارلي ، بچه ها

 

!گوش کنيد

 

!!همه گوش کنيد

 

اون بن ويد که
اونا اون بالا دارنش

 

!بــن ويــد

 

....اونا ميخوان

 

بذارنش توي قطار 3:10 به يوما
و بعد اعدامش کنند

 

اون داره چي کار مي کنه؟

 

ما 200 دلار پول نقد به هر مردي ميديم

 

که هرکدام از اسيرکننده هاي اون بکشه

 

!200دلار پول نقد تضميني

 

!200دلار تضمين شده

 

من 200 دلار رو مي گيرم

اول بايد بکشينشون

 

اون بيرون بيشتر از 30 و 40 نفرن

 

همه مون ميميريم

 

نه, فقط يک دقيقه , کلانتر

 

نه, ببين اگر يه مبارزه منصفانه بود, حتما مي موندم
...يه مبارزه منصفانه

 

...اون وظيفه يک آدمه, اما

 

!ما فقط 5 نفريم

 

متاسفم, آقا, اما من نمي خوام
امروز اينجا بميرم

 

و همچنين افرادم

...کلانتر

 

اينو يادت رفت

 

کلانتر؟

 

...دن, مي بيني, الان عموما

...تقريبا همه...

 

ميخوان زنده بمونن...

بهت 2 برابر پول ميدم-
بريم بچه ها-

 

 

خواهش مي کنم, مي خواي مرگ
مارو وسط خيابون ببيني؟

اين اتفاق توي بيگزبي افتاده

 

يعني باترفيلد هم همينطور

چرا مشکلات و دردسر هاتونو به کانتنشن آورديد؟

ما خانواده داريم همه ما مرد
يک خانواده هستيم

من هم مرد يک خونوادم

 

اون تو رو قال ميذاره

 

پس بهتره شما هم مثل بقيه ما ها
خارج شيد

 

اون ديگه بر نميگرده اين بالا
قالت ميگذاره

 

الان, چيزي که تو بايد بفهمي اينه که
...چرا تو و پسرت ميميريد

 

بخاطر ضرر مالي خط آهن باترفيلد؟...

 

اينا همشون بودن؟

 

تقريبآ

 

نوبت توئه, ژنرال

 

انتظار داري چي بگه؟

انتظار دارم يه چيز عاقلانه بگه

 

چيزي که بتونه شما رو نجات بده

يه نگاه بکن, دن چي شده؟
نمي خواي نگاه بکني؟

 

به زودي ميبينمشون

 

تو چطور, بچه؟
نمي خواي نگاه کني؟

نزديک پنجره نرو, ويليام

 

بيا, يه نگاه کن

 

همه شون مثل حيوونن

کامپوس ، نگهباني بده ، جکسون ، در پشتي رو بپا

اونا تو و پدرتو ميکشن, ويليام

 

ميخندن وقتي اينکارو ميکنن

فکر کنم اينو مي دوني

 

بهشون بگو برن

 

چرا بايد اينکارو بکنم؟

 

براي اينکه تو کاملا آدم بدي نيستي

 

چرا هستم

 

تو مارو از اون سرخپوست ها نجات دادي
من خودمو نجات دادم-

 

تو در داخل تونل ها به ما
کمک کردي فرار کنيم

اگر من توي اون تونل ها اسلحه داشتم
بر عليه تون استفاده کرده بودم

 

حرفات رو باور نميکنم

 

بچه, اگر من مثل يک جهنمي فاسد نبودم
پنج دقيقه هم رهبري گروهي مثل اينو نمي کردم

 

...دن,

 

من نمي تونم انجامش بدم

دن, اگر من اينکارو نکنم
تو هم نبايد اينکارو بکني

 

مي گن احتياط بهترين
قسمت شجاعته

اگر فکر ميکني که تعهدي
...به من يا راه آهن داري

من بهت اطمينان ميدم نداري
من تورو ترخيص مي کنم

 

فقط تو موندي, دن
فقط تو و پسرت

 

شايد اون راست مي گه, پدر
شايد بايد بريم خونه

 

دکتر پاتر جونشو براي چي داد؟
ويليام؟

 

و مک الروي؟

مورچه هاي قرمز کوچولو
روي يک تپه

من بهت 200 دلارو مي دم, دن
همين الان. و تو ميتوني بري

 

 

مي دوني, همه اين سفر
...برام يادآوري مي کنه

 

...که اين همون قدر پوله که دولت براي پاي من داد...

 

...198.36دلار و مضحک اينه که...

 

...وقتي دربارش فکر مي کني...

 

که اخيرآ هم فکر کرده ام اينه که اونا به من پول نداده بودن...
که من بيخيال بشم. پول دادن که خودشون بتونن بيخيال بشن

 

گذشته و حال رو با هم گلي نکن

نه,نه,نه, ويد. دنيا همينه

 

اگر اونو به قطار ببري, پدر
من هم باهات ميام

نه, آقاي باترفيلد تورو مي بره خونه

...نه,من نمي رم هيچ
چرا ميري-

من اينجا باتو مي مونم

شما تو اتاق داخل راهرو ميمونند
منتظر مي مونيد تا ما بريم

 

اونو به بيگزبي خواهم برد
بهت قول مي دم

تو بيشتر از اينا بايد به من قول بدي, باترفيلد

 

ميخوام تضمين کني که هالندر و افرادش
هيچوقت ديگه پاشونو توي زمين من نگذارند

و آب زمينم هم جريان داشته باشه. و من ميخوام وقتي که
همسرم رو ديدي 1000 دلار بهش بدي. پول به اندازه کافي داري

باشه
فقط اونو ببرش به قطار

 

شنيدي چي گفت؟
آره شنيدم-

 

...ويليام

 

ميخوام اينو برگردوني بدي به مادرت...

 

مي خوام بهش بگي که اين به من
کمک کرد بفهمم چي درسته

 

پدر, نمي تونم الان ترکت کنم

من يه روز ازت عقب ميفتم ويليام. مگر اينکه اتفاقي
بيفته. و اگر اتفاقي افتاد من يک مرد توي مزرعه مي خوام

 

براي انجام کارها; براي محافظت از خانوادمون و مي دونم که تو مي توني
اين کار رو بکني براي اينکه تو به يک مرد کامل و خوب تبديل شدي, ويليام

 

تو به يک مرد خوب تبديل شدي تو همه
...بهترين قسمت هاي وجود منو داشتي

 

يه چند تايي هستش...

 

و فقط به خاطر داشته باش که مرد پيرت بن ويد رو
تا اون ايستگاه برد وقتي که هيچ کس ديگه اي اين کار رو نکرد

 

مي دوني, فشار دادن اون ساعت
زمان رو نگه نمي داره

 

زياد نترس

احتمالآ حال بدي داري

 

تا بحال انجيل خوندي, دن؟

 

من يکبار خوندم. هشت سالم بود. پدرم بخاطر خوردن بيش از حد ويسکي
خودش رو به کشتن داده بود و مادرم گفت براي شروعي دوباره به شرق برمي گرديم

 

بنابراين او يک انجيل به من داد. منو در
ايستگاه قطار نشوند. به من گفت اونو بخون

 

و رفت که بليط هامون رو بگيره

 

...خب, من کاري که به من گفت رو انجام دادم
من جلد به جلد اون انجيل رو خوندم

اينکار 3 روز وقتمو گرفت

 

اون هرگز برنگشت

 

!وقتشه

 

از اينجا تا ايستگاه نيم مايل راهه, دن

 

حدس مي زنم پياده روي کنيم

 

خوش شانس

 

...دن

مرسي
راه بيفت

ممکنه نتونيم از اون اسکافيلد ها استفاده کنيم چارلي

 

ميشه قسمت بعدي نقشتو
به من توضيح بدي, دن

 

!آهاي
!آهاي

 

!کلاه سياهه نه
مزرعه داره ديوس ها

 

مزرعه داره
مزرعــ

 

چارلي

 

!برگرديد
!برگرديد

 

!رئيس

 

!بريم.درسفيده.
تکون بخور

 

ديکه بيشتر از اين نميتونم اين کارو بکنم،دن

 

من تو رو توي قطار ميگذارم, ويد

 

!پسرت برگشت

همه رفتن ، قهرمان
ديگه کسي نمونده

تو هنوز يک پاي سالم داري چرا از
اون براي خونه رفتن استفاده نمي کني؟

 

!چارلي

 

!چارلي پرينس

!بله رئيس
تير اندازي نکنيد-

 

من دارم بيرون ميام

 

من هيچوقت قهرمان نبودم ، ويد

 

تو تنها جنگي که بودم
عقب نشيني کرديم

 

پاي من بوسيله يکي از افراد
خودم تير خورد

 

سعي کن اين داستان رو
...براي پسرت تعريف کني

 

ببين اون موقع چطوري نگاهت مي کنه...

 

!رئيس

 

باشه,دن

 

پسرم

 

!روسقفن
!رو سقف

 

!رئيس, رئيس

 

مي توني ؟
آره-

 

...پخش شيد

 

ساعت چنده؟

يه ربع از 3 گذشته

 

قطار 3:10 به يوما کجاست؟

تآخير داره. فکر کنم

 

چقدر تآخير داره؟

 

نمي دونم

ساعت دقيق نداره

 

قطار هاي لعنتي, هيچوقت نمي توني
روي اونا حساب کني, ها؟

 

...مي دوني
من کله شق و لجباز نيستم

 

ببخشيد؟

 

تو بهم گفتي کله شق ولجباز هستم
بخاطر نگه داشتن خونوادم توي يک مزرعه مردني

 

بخاطر پسرمه, مارک

 

کوچکتره

 

وقتي 2 سالش بود سل گرفت

 

دکتر ها گفتن اگر توي هواي خشک نباشه
اون مي ميره

 

چرا به من ميگي اينو؟

 

نمي دونم

 

...فکر کردم فقط مي خوام که بدوني

!که من کله شق نيستم همين...

 

خب, تازماني که مي خوايم براي هم اعتراف کنيم
خب؟-

 

من قبلآ تو زندان يوما بوده ام

دوبار, اون دوبار رو هم فرار کردم

 

واگن اول, در کشويي

 

الان ميان بيرون

 

من يک زنداني دارم که ميره به يوما

 

خب, تو اينکارو کردي,دن

 

!نه

 

!پدر

 

....براي يه مزرعه دار يه پا

 

عجب سگ جوني بود...

 

انجامش دادي پدر

 

انجامش دادي
اونو به قطار بردي

 

پدر